مدیریت و صنعت

مدیریت و صنعت

Iran Industrial Management
مدیریت و صنعت

مدیریت و صنعت

Iran Industrial Management

مدیریت به سبک ایرانی

جهت افزایش سطح اثرگذاری و روشن‌تر شدن ابعاد مسئله مورد بررسی، نوشتار حاضر را با یک داستان آغاز می‌کنیم. هر چند داستان بیان شده ارتباط چندانی با سبک مدیریت اقتصادی کشور نداشته ولی شواهد و مصادیق عملکردی نشان می‌دهد که بی‌ارتباط با آن نیز نمی باشد.


مدیریت به سبک ایرانی

مسافران پرواز در فرودگاه مشاهده کردند که دو نفر نابینا با لباس خلبانی با سگ مسیر یاب و عصای سفید آماده سوار شدن به هواپیما هستند. گروهی از مسافران مشاهدات خود را در غالب نوعی شوخی یا سلیقه فردی (سلیقه و ترجیح فردی افراد نابینا در پوشیدن لباس خلبانی) تفسیر کردند، برخی از مسافران لبخند زدند، برخی بی‌اعتنا به مشاهدات به کار خود مشغول شدند و گروهی نیز نگاهی ترحم آمیز داشتند.  بعد از سوار شدن به هواپیما، مسافران ملاحظه کردند که دو فرد نابینا وارد کابین خلبان شدند و در بلندگو خود و خدمه پرواز را معرفی کرده و آماده حرکت گردیدند. رفتارها و واکنش‌های قبلی مسافران به گونه‌ای شدیدتر همراه با افزایش هیجانات ادامه یافت. هواپیما روی باند حرکت نموده و به سرعت به سمت انتهای باند پیش می‌رفت، مسافران دیدند که اگر هواپیما چند لحظه دیگر بلند نشود ممکن است به دیوار انتهایی باند برخورد کند، لذا بشکل جمعی شروع به فریاد کشیدن نمودند. در این هنگام هواپیما از روی باند بلند شد و اوج گرفت. بعد از بلند شدن هواپیما، خلبان نابینا رو به کمک خلبان نابینا کرد و گفت، خدا می‌داند اگر روزی مسافران دیر جیغ بکشند سرنوشت ما چه می‌شود.

داستان حاضر، قیاسی مع الفارق و در عین حال با شباهت‌هایی چند به وضعیت برخی از فعالیت‌ها و برنامه‌های انجام شده یا در دست اقدام، تعدادی از مدیران اقتصادی کشور است. شاید مناسب‌ترین نام پیشنهادی به این سبک مدیریتی، مدیریت جیغ باشد(حادثه به وقوع می پیوندد یا در شرف وقوع بوده و صدای همه در می آید و مدیران مربوطه در این مرحله واکنش نشان می دهند). جهت دوری از برداشت‌های سیاه نمایانه از نوشتار حاضر، باید خاطر نشان نمود که نه شهروندان جامعه اسلامی، سرنشین های هواپیمای داستان نقل شده هستند و نه مدیران اقتصادی کشور،خلبان و کمک خلبان هواپیمای داستان. اما واقعا مشخص نیست که با وجود تذکرات عدیده به برخی از مدیران، چرا شاهد تکرار اشتباهات انها و مدیریت درمان گرایانه(به دنبال راه حل مقابله با مشکل ، پس از وقوع مشکل) بجای مدیریت پیشگیرانه(پیدا کردن راهکارهای مناسب قبل از بوجود آمدن مشکل) می باشیم. بعنوان نمونه به برخی از هشدارهای ارایه شده و کم توجهی تعدادی از مدیران اقتصادی کشور (مرتبط با تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی و دیگر مولفه‌های مطرح در مباحث اقتصادی) بشرح زیر اشاره می‌گردد.
ـ هشدارهای لازم در خصوص پیش بینی اخلال در بازار ارز کشور داده می‌شود ولی پاسخ روشنی دریافت نشده و مدیران مربوط اطمینان می‌دهند که بازار در سلامت کامل به سر برده و تحت کنترل است. بعد از اندک زمانی اختلال‌ها در بازار ارز شروع شده و کل اقتصاد کشور را متاثر می‌نماید. این سبک مدیریت اقتصادی، مدیریتی پیشگیرانه‌است یا درمان گرا؟
ـ هشدارهای لازم در خصوص اثرات و پیامدهای هدفمند سازی یارانه‌ها داده می‌شود و بسترها و الزامات،کاهش اثرات این طرح بنیادی و مبارک اقتصادی،تشریح شده و مشفقانه درخواست می شود که به پیشنهادات ارایه شده جهت کاهش اثرات و پیامدهای منفی کار توجه شود،اما کمترین توجهی به تذکرات نشده و تصمیم گیری در محیطی بسته و یا حداقل با کمترین تعاملات جمعی، بعمل می آید. پیامدها و اثرات سوء طرح در قالب تورم افسار گسیخته و تخریب سامانه‌های تولیدی، اثرگذاری نامطلوب بر اشتغال و سرمایه ملی و غیره خود را نمایان می‌کند. این سبک مدیریت اقتصادی، مدیریتی پیشگیرانه است یا درمان گرا؟
ـ تذکرات مورد نیاز در خصوص گرانی‌ها و رویه‌ها و روش‌های کنترل آنها به مسوولان امر داده شده و مواردی چند در خصوص تقویت رویه‌های نظارتی تشریح می‌شود،  اما گوش شنوایی در این خصوص وجود ندارد و حتی کار به جایی می‌رسد که سفید نمایی‌ها (در مقابل سیاه نمایی‌ها) و زمزمه‌های انکار و توجیه گرانی‌ها توسط برخی مدیران اقتصادی به گوش می‌رسد. این سبک مدیریت اقتصادی، مدیریتی پیشگیرانه است یا درمان گرا؟
ـ هشدارهای لازم در خصوص انتصابات مدیریتی غیر متعارف و حداقل در تضاد با مصالح ، داده می‌شود و اثرات این گونه انتصابات بازبانی مشفقانه تشریح و تبیین می‌گردد ولی هیچ کس خود را مسئوول یا پاسخگو ندانسته و به درستی کار خود (انتصابات ناصحح بعمل آمده) ایمان قلبی دارند. این سبک مدیریت اقتصادی،مدیریتی پیشگیرانه است یا درمان گرا؟
ـ هشدارها و شفاف سازی‌های لازم در خصوص برخی از اقدامات مسئله دار اقتصادی به سازمان‌های بازرسی و نظارتی ارایه می‌شود. سازمان‌های سر و ته بسته‌ای  که بعضا کاسه داغ تر از آش می‌شوند و هیچ حرفی را جز حرف خود و هیچ مستندی را جز مستندات خود، قبول ندارند(یا حداقل نمی خواهند بشنوند و ببینند). اما هشدارها جدی گرفته نشده و حوادث نامبارک اتفاق افتاده و یا رویه‌های ناصحیح و نیازمند اصلاح، ادامه طریق می‌دهند. این سبک مدیریت اقتصادی، مدیریت پیشگیرانه است یا درمان گرا؟
ـ هشدارها و توجیه گری‌های لازم در خصوص ناکار آمد بودن رویه‌های کنونی دنباله گیری شده در خصوص اشتغال کشور به مدیران مرتبط دارایه می‌شود، اما آنچه که ملاحظه و مشاهده می‌شود، توجه به امار است و بیان موفقیت‌ها. این سبک مدیریت اقتصادی،مدیریت پیشگیرانه است یا درمان گرا؟
ـ شنیده‌ها در خصوص بعضی از کارکنان و مدیران فعال در حوزه‌های گمرک و حوزه بانکی کشور(تاکید می شود برخی از افراد) نشان می‌دهد که این گروه اقلیت فعال در شبکه بانکی و گمرکات کشور، یک شبه راه صد ساله را طی کرده‌اند. مصادیق این مورد، مسلما در جلوی چشم خیلی از مدیران قرار داشته ولی حداقل زحمت واکنش و پیگیری علل احتمالی چنین تغییراتی در آنها ملاحظه نمی‌گردد. این سبک مدیریت اقتصادی، مدیریتی پیشگیرانه است یا درمان گرا؟
در حوزه مسکن(اجاره بها و قیمت خرید و فروش)،در حوزه مواد غذایی( محصولات لبنی، محصولات پروتئینی، میوه جات)،در حوزه واردات وابسته به ارز، در حوزه تولید داخلی و دیگر حوزه های قابل ذکر، قیمت ها بشکلی افسار گسیخته افزایش پیدا می‌کنند. کار بجایی می‌رسد که صدای مراجع و ائمه جمعه و جماعت در سراسر کشور در می‌آید. در چنین شرایطی، برخی از مدیران اقدام به توجیه کار نموده، برخی از مدیران منکر گرانی می شوند ، برخی از مدیران این حادثه را بر گردن سایر افراد و جریانات انداخته، برخی نیز با آمار و ارقام قصد موجه و طبیعی جلوه دادن وقایع را دارند. این سبک مدیریت اقتصادی،مدیریتی پیشگیرانه است یا درمان گرا؟
موارد قابل بیان دیگر را می‌توان در حوزه‌ها و مباحث گردشگری داخلی و خارجی، برخوردهای صرفا تعزیراتی با مسایل اقتصادی، سطح کارآمدی مناطق آزاد تجاری، کیفیت کالاها و خدمات داخلی و غیره ملاحظه نمود اما از آنجا که نوشتار حاضر قصد اطاله کلام را ندارد، لذا بیان سایر مصادیق و بحث در خصوص پیشگیرانه یا درمان گرا بودن سبک‌های مدیریت اقتصادی در آن حوزه‌ها و موضوعات را بر عهده خوانندگان می‌گذارد. با این وجود ، قطع به یقین می‌توان علل برخی از عدم توفیق‌ها در حوزه اقتصاد خرد و کلان کشور را در برخی از انتصابات نادرست انجام شده در حوزه‌های گوناگون مدیریتی (با تاکید بر مدیریت اقتصادی) جستجو نمود.

منبع : Azadnegar


شیوه‌های مدیریتی در 9 کشور دنیا

مالزی

کسانی که قصد دارند در مالزی مدیریت موثری بر دیگران اعمال کنند باید از موارد کلیدی مشخصی آگاهی داشته باشند که ممکن است نسبت به آنچه در کشور خود با آن سر و کار داشته‌اند، تفاوت‌های عمده‌ای داشته باشد.

نخست‌اینکه در سیستم سلسله مراتبی مالزی، از مدیران انتظار می‌رود اشخاصی باشند که لایق احترام هستند و‌این احترام بیشتر بر مبنای ویژگی‌های شخصیتی است تا موارد کاری. اشخاصی لایق احترامند که مسن تر باشند و دانایی که سن بالا به ارمغان می‌آورد را به همراه داشته باشند. همچنین اشخاص وقتی شایسته احترامند که رو در روی دیگران رفتار احترام‌آمیز از خود نشان دهند. بنابر‌این، یک مدیر نباید هیچ گاه کاری انجام دهد که موجب خدشه‌دار شدن وجهه زیردستان خود شود. بهترین راه برای تذکر دادن به دیگران استفاده از یک شخص ثالث است.


 
ادامه مطلب ...

جایگاه ایران در گزارش شاخص توسعه منابع انسانی ۲۰۱۴


کشور ایران با دو پله بهبود نسبت به سال گذشته در جایگاه ۷۵ از میان ۱۸۵ کشور و در دسته‌بندی کشورهای با توسعه منابع انسانی بالا است.




هرچند که ممکن است گزارش سالانه شاخص توسعه منابع انسانی جنبه کلان داشته و از پیچیدگی و جزئیات زیادی برخوردار باشد، اما به نظر می‌رسد با تعمق به آن می‌توان برنامه‌ریزی‌های بسیار خوبی در سطح کلان و حتی در سطح بنگاه‌های خصوصی متمرکز بر مباحث توسعه منابع انسانی داشت. متن کامل این گزارش از سایت رسمی برنامه توسعه سازمان ملل متحد به آدرس  http://hdr.undp.org در دسترس است.

نیاز سنجی آموزشی چیست؟




نیازسنجی آموزشی، فعالیتی حیاتی و مهم برای آموزش و بهسازی عملکرد مدیران و کارکنان است. آیا شما یک متخصص منابع انسانی هستید یا خیر؟ بسیار مهم است که شما در اجرای نیازسنجی آموزشی تبحر داشته باشید. این مقاله با دیدگاهی کلی به بررسی آموزش و بهسازی عملکرد مدیران و کارکنان می پردازد و اینکه چگونه نیازسنجی در این فرایند به خوبی تناسب پیدا می کند. در ادامه نیز با دیدی عمیق، به مفاهیم اصلی و گامهایی که درگیر با انجام نیاز سنجی آموزشی است، می پردازد. پیشینه طراحی یک برنامه برای آموزش و بهسازی عملکرد مدیران و کارکنان، شامل سلسله گامهایی است که می توان آنها را در پنج مرحله دسته بندی کرد :

 

نیاز سنجی ، هدف های آموزشی ، طراحی ، اجرا ، ارزشیابی
 
ادامه مطلب ...

گزارش آماری حقوق و دستمزد در سال 1392

اولین گزارش حقوق و دستمزد ایران تلنت شامل موضوعات زیر می باشد:

     •    میزان حقوق و دستمزد متخصصان و مدیران در 23 گروه شغلی،
          به تفکیک سابقه کار و رده سازمانی
     •    دریافتی بر اساس نوع دانشگاه و سطح تحصیلات
     •    دریافتی در شرکت های خارجی
     •    میزان افزایش حقوق در شرکتهای مختلف  

  


http://www.irantalent.com/home/Iran-Salary-Report-1392-Report-3.html

تکنیک های اجرایی تبلیغات

(Executional Techniques)

پیام تبلیغاتی به اشکال مختلفی می تواند ارایه شود. برخی از مهمترین این تکنیک ها، که برای تدوین تبلیغ می توان از آن ها بهره گرفت، در ادامه آورده شده است:


1 – تکنیک موزیکال: (Musical)

در این سبک، یک یا چند نفر یا چند شخصیت کارتونی نشان داده می شوند که مشغول خواندن آوازی در باره یک کالا هستند. دلیل اصلی استفاده از این شیوه این است که به خاطر سپردن و یادآوری اشعار و ترانه ها ساده است و به راحتی در ذهن حک می شود. تصاویری که در این نوع تبلیغ پخش می شود باید با شعر همخوانی داشته باشد.

2 – تکنیک ارایه تاییدیه(Testimonial)

در این تکنیک، از یک منبع دوست داشتنی و قابل اعتماد برای تایید کالا استفاده می شود. در این خصوص هم از افراد شهیر (Celebrities) و هم افراد غیر مشهور می توان استفاده کرد.

3 – تکنیک داستان گویی: (Story line)

تکنیک داستان گویی شبیه ساختن یک فیلم کوتاه است، با این تفاوت که داستان باید در عرض زمان کوتاهی مثلا حدود 30 ثانیه به اتمام برسد. در این تکنیک، بخش گفتاری بر روی تبلیغ خوانده  می شود و گوینده مشهود نیست.

4 – تکنیک مستندات علمی: (Scientific Documents)

در این شیوه مدارک مستند یا تحقیقاتی ارایه می شود که نشان می دهد مارک کالای موضوع آگهی نسبت به یک یا چند مارک تجاری دیگر بهتر است، یا بیشتر مورد پسند واقع شده است.

5 – تکنیک تبلیغ دو تکه: (Split & Bookened Spots)

در این شیوه، دو تبلیغ به هم مرتبط از یک شرکت ( معمولا هر کدام 15 ثانیه) که یک خط متصل عقیده ای را دنبال می کنند، طراحی می شود و هنگام پخش از تلویزیون در بین این دو تبلیغ یک تبلیغ کاملا جداگانه پخش می شود که هیچ ربطی به شرکت و محصول مورد نظر ندارد.

6 – تکنیک شایستگی فنی: (Technical Competency)

در این شیوه توانایی های فنی شرکت در تولید کالا ارایه می شود. از این تکنیک، اغلب برای تبلیغ لوازم برقی استفاده می شود.

7 – تکنیک نمای نزدیک: (Close-up)

تلویزیون اساسا رسانه ای برای خلق تصاویر نمای نزدیک است. نمای نزدیک می تواند مورد استفاده شرکت ها، رستوران های تولید کننده انواع غذاهای پجته و نیز پیتزا فروشی ها برای نشان دادن غذاهایشان از نزدیک جهت ایجاد اشتها در بیننده به کار گرفته شود.

8 – تکنیک رتوسکوپ: (Rotoscope)

در این تکنیک سکانس های انیمیشن و واقعی به شکل جداگانه تهیه شده و سپس در هم ترکیب می شود.

9 – تکنیک مقایسه: (Comparison)

مقایسه کالاهای شرکت خود با رقبا یکی از شیوه های اجرایی ارایه پیام است. در واقع با مقایسه یک کالا با کالای دیگر، سوال های بیننده پاسخ داده می شود.

10 – تکنیک حل مشکل: (problem Solving)

منظور اصلی بسیاری از کالاها، حل مشکل اولیه دارنده آن است. بنابراین در این نوع تبلیغ نیز جنبه مشکل گشا بودن کالا نمایش داده می شود.

11 – تکنیک فرد سخنگو: (Spokesperson)

در این تکنیک، فردی در جلوی دوربین به نمایش درمی آید و به طور مستقیم محتوای تبلیغ را برای مخاطب بازگو می کند . فرد ممکن است مستقیما کالا را خود نشان دهد و یا بر روی تصویر در خصوص آن کالا و جنبه ها و مزایای مختلف آن صحبت کند. فرد سخنگوی ارایه کننده تبلیغ باید فردی دوست داشتنی باشد و از نظر چهره به گونه ای باشد که اعتماد مخاطب را جلب کند. البته نباید این فرد کالا را تحت الشعاع قرار دهد. زیرا هدف ارایه کالاست و نه آن فرد. از این رو به تعبیر متخصصان تبلیغ، کالا باید قهرمان تصویر باشد و نه ارایه کننده.

12- تکنیک سبک زندگی: (Lifestyle)

در این شیوه، مناسبت یک کالا با سبک زندگی نشان داده می شود. سبک زندگی یک الگوی زندگی فردی است که در فعالیت ها، دلبستگی ها و افکار شخصی بیان می شود. سبک زندگی، چیزی بیش از شخصیت یا طبقه اجتماعی شخص است. سبک زندگی شامل الگوی کامل عمل و عکس العمل فرد در جهان است.

13 – تکنیک برشی از زندگی روزمره: (Slice-of-life)

روش برشی از زندگی روزمره، یک شیوه دراماتیک قدیمی است که در آن بازیگران، داستانی را به نمایش می گذارند که در آن ، مارک کالای تبلیغی، قهرمان داستان است. بیشتر تبلیغاتی که با این سبک ارایه می شوند، در ابتدا با یک مشکل شروع می شود که در نهایت مارک کالای شرکت تبلیغی به عنوان راه حل ارایه می شود.

14 – تکنیک انیمیشن (نقاشی متحرک): (Animation)

نقاشی متحرک یکی از شیوه های ارایه پیام است که در تبلیغات ایرانی فراوان به چشم می خورد. متداول ترین شکل نقاشی متحرک، ارایه آن در قالب کارتون است. کارتون، در میان بچه ها مطبوع و خوشایند به نظر می رسد اما در بین همه سنین شهرت یافته است. کارتون می تواند فضایی دوستانه، گرم و صمیمی هم برای کالا و هم برای ارایه پیام فراهم آورد. می توان برای ساده کردن جنبه های فنی محصول نیز از نقاشی متحرک استفاده کرد.

15 – تکنیک مصاحبه با مشتری: (Customer Interview)

بیشتر کسانی که در تبلیغات تلویزیونی ظاهر می شوند بازیگران هستند، اما مصاحبه با مشتری، با افراد غیر حرفه ای صورت می گیرد. مثلا یک مصاحبه گر، از یک خانم خانه دار سوال هایی مربوط به محصول مورد نظر می کند.

احبه گر، از یک خانم خانه دار سوال هایی مربوط به محصول مورد نظر می کند.

16 – تکنیک سریال (مجموعه تبلیغ): (Serial)

سریال، به تکنیکی در تبلیغ گفته می شود که مجموعه تبلیغاتی به دنبال هم و در قالب یک مبارزه تبلیغاتی پخش می گردد و هر تبلیغ، داستانی را که در تبلیغ قبل مطرح بوده است دنبال می کند.

17 – تکنیک خیال پردازی: (Dreaming)

این سبک در باره کالا یا مصرف آن، خیال و رویا ایجاد می کند.

18 – تکنیک حالت یا ذهنیت پردازی: (Mood imagery)

بهره گیری از این روش پرهزینه و دشوار است. در این روش، از ترکیب چند روش استفاده    می شود. هدف اصلی در این روش، به وجود آوردن ذهنیت و یا حالت خاص برای کالایی است که قصد فروش آن را داریم. در واقع در این سبک در اطراف کالا حالت یا ذهنیتی ایجاد می شود نظیر زیبایی، عشق، محبت یا امنیت و آسایش و هیچ گونه سخنی به جز در قالب توصیه در باره کالا به میان نمی آید

 

مدلهای تعالی سازمانی

 

 

هر سازمانی صرف نظر از نوع فعالیت ، اندازه ، ساختار و یا میزان کامیابی در تامین اهداف سازمانی خود نیاز به مدلی دارد که بر اساس آن میزان موفقیت خود را در نیل به آرمانها  و راهبرد های کسب و کار خویش مورد سنجش و اندازه گیری قرار بدهد.

مدل های تعالی سازمانی ابزاری جهت کمک به سازمانها برای سنجش میزان قرار داشتن در مسیر تعالی سازمانی و رشد متوازن هستند این مدلها به سازمانها کمک می کنند  تا با مقایسه وضع موجود و مطلوب خود . تفاوت ها را شناسایی و سپس بر اساس این تفاوت ها و بررسی علل وقوع آنها راه حل های بهینه سازی وضع موجود را شناسایی کرده و آنها را اجرا نمایند .

 لازم است سازمان ها ماقبل از اقدام به اجرای مدل های تعالی سازمانی . موجود بودن زیر ساخت های ضروری برای انجام این مهم به خصوص زیر ساخت های فکری. رفتاری و انسانی نسبت به اصول کیفیت را بررسی و از موجود بودن آن نها در سازمان خود اطمینان حاصل نمایند . 

از این رو اجرای مدلهای تعالی سازمانهای ایرانی منوط به اجرای دو مرحله اصلی زیر است : 

•بررسی وجود زیر ساختهای لازم برای تعالی سازمانی و تعیین درجه بلوغ سازمانی

•عارضه یابی بر اساس یکی از مدلهای تعالی سازمانی و تعیین میزان فاصله از آن 

یکی از معضلات ما در سازمانهای ایرانی . موضوع سبک رهبری این سازمانها است بی شک در صورتی که ما ایرانیان انرژی و وقت لازم را برای ترمیم این قسمت از نقاط ضعف خود صرف کنیم می توانیم به تعالی کسب و کار خود امیدوار باشیم .

پرواز بوفالوها

 

 

"جین بلاسکو" در کتاب "پرواز بوفالوها" ویژگیهای اجتماع بوفالوها و غازها را به این شکل توصیف می کند:   

ویژگی بوفالوها :
- آنها به یک رهبر پایبند هستند و همه از او تبعیت می کنند.
- آنها درست همان کاری را می کنند که به آنها دستور داده شده است.
- آنها هرگز تصمیم نمی گیرند و تا دستور نرسد، هیچ کاری نمی کنند و هیچ کجا نمی روند.
- هیچ کس جای دیگری را پر نمی کند و جلو نمی افتد و مسؤولیت نمی پذیرد.   

ویژگی غازها :
- هر غاز مسیر پرواز دسته جمعی گروه را می داند.
- رهبری و جلودار بودن نوبتی است.
- هر غاز، زمان در نوک پرواز قرار گرفتن و هدایت گروه را خود انتخاب می کند.
- همه غازها تمایل به پذیریش مسؤولیت جلودار بودن را دارند.
- غازها در طول پرواز مراقب یکدیگر هستند.
- بررسی ثابت کرده که غازها در پرواز گروهی، 70 درصد بیشتر از مسافتی را که انفرادی می توانند طی کنند، می پیمایند.
    

بلاسکو می گوید وقتی از مطالعه نظام هماهنگ و زندگی گروهی غازها آگاه شدم، به داخل شرکت خود برگشتم و به همه همکارانم دستور پرواز دادم و از آنها خواستم از امروز غازهایی باشند که هم خود از پروازشان لذت ببرند و هم من سازمان کمال یافته تری را اداره کنم. آری من به آنها اختیار و آزادی پرواز دادم و گفتم بوفالوهای من پرواز کنید. غافل از اینکه بوفالوها نمی توانند پرواز کنند. به خود گفتم بلاسکو سازمان تو، یک سازمان بوفالویی است. مگر خود تو این طور نخواستی که همکارانی مطیع و بی چون و چرا داشته باشی؟ پس اگر غیر از این می خواهی، خود تو اول باید تغییر کنی و در اینجا بود که دریافتم دیدگاه من مدیر هم باید تغییر کند. من باید بوفالوها را تبدیل به غاز کنم، طبیعت آنها را تغییر بدهم، با آموزش، پرورش، رشد، ایجاد انگیزش، روحیه، اختیار، مسؤولیت،‌ اعتماد، صداقت و ...

تحلیل جامعه شناختی "یه توپ دارم قلقلیه" بر اساس نظریه مرتون

بی شک شعر یه توپ دارم قلقلیه را شنیده اید و بارها آن را خوانده اید. در خیلی از مواقع این شعر اولین شعری است که به بچه ها آموزش داده می شود تا حفظ کنند. اما کمتر کسی به این فکر کرده که در پس این شعر چه مسائلی قرار دارد.
یک بار شعر را مرور می کنیم: یه توپ دارم قلقلیه
روانشناسان ثابت کرده اند که کودکان اجسام بی گوشه را بهتر و زودتر از اشکال چندضلعی درک می کنند.توپ به واسطه گرد بودنش که در شعر هم به این ویژگی اشاره می شود بهتر با بچه ها ارتباط برقرار می کند.از سویی توپ وسیله ی بازی و شادی است.جنبش و حرکت که همگی از محرکهایی هستند که بچه به آن ها علاقمند است.به همین دلیل است که بسیاری از اسباب بازی ها و وسایل بچه های خردسال بی گوشه،گرد یا کروی می باشد.تا اینجا ما برای بچه چیزی را که دوست دارد معرفی کردیم.این چنین جذابیت آن را بالا می بریم که:
سرخ و سفید و آبیه...و با حرارت و جنبش و حرکت ادامه می دهیم:
می زنم زمین هوا میره
حال باید برای هدف نهاییمان توپ را انتزاعی کنیم که بچه آن را نداشته باشد یعنی توپی که فقط هوا نمیرود بلکه آنقدر می رود بالا که:
نمیدونی تا کجا میره
تا اینجا هدف گذاری صورت می گیرد.یعنی بچه می فهمد هدفی وجود دارد که باید بدستش آورد اماقسمت مهم شعر اینجاست که:
من این توپو نداشتم! یعنی به هدف نرسیدم.برای این کار:
مشقامو خوب نوشتم... تکالیف محول شده از سوی جامعه را به نحو احسن انجام دادم و در ازای این کار ِ من و خدمت به ارزش ها و آرمانهای جامعه که اغلب توسط دولتها هدفگذاری می شود:
بابام-یعنی جامعه و متولیانش-بهم عیدی-پاداش - داد
یه توپ قلقلی داد

آنچه ذکر شد بر پایه ی نظریه ی مرتون و راه ها و اهداف بود.بطور خلاصه جامعه به کسانی پاداش می دهد که مشقها،تکالیف و وظایفی را که جامعه ازشان انتظار دارد به نحو احسن انجام دهند. یه توپ دارم قلقلیه بعنوان یک فراورده ی جامعه وظیفه ی اجتماعی کردن افراد را در آغازین سالها و با لطافتی هنری بعهده دارد.چیزی که ما همه خوانده ایم و به فرزندانمان می آموزیم بی انکه کارکردهایش را بدانیم.