افراد دروغگو معمولا از نظر نوع رفتاری با یکدیگر شباهت بسیاری دارند که دانستن برخی از خصوصیات به ما کمک می کند که تا حدودی انسان دروغگو را بشناسیم برخی از علائم و روشهایی که باعث شناخت دروغگو می شود عبارتند از :
1. چشمان کسانی که دروغ می گویند یا بازتر از حد معمول است یا دائما چشمهای آنان به نقاط مختلف حرکت می کند. در عین حال آنها معمولا از نگاه مستقیم به شما احساس ناراحتی می کنند و سعی می کنند مستقیما به شما نگاه نکنند
2. گاهی اوقات افراد دروغکئ بخشی از صورت یا دهانشان را هنگام حرف زدن می پوشانند.
3. وقتی از آنها سوال می شود دماغ یا گوششان را به حالت عصبی می خارانند.
4. فرد دروغگو معمولا هنگام حرف زدن حرکت اضافی زیادی از خود بروز می دهد
5. آنها همیشه کلی گویی می کنند و بارها این کلیات را تکرار می کنند و با این کار تلاش می کنند تا خودشان را قانع کنند.
6. آنها سعی می کنند به گونه ای گیج و مبهم سخن بگویند و با این کار به شما اجازه نمی دهند تا حرفهای آنان را تجزیه کنید.
7. هنگامی که سعی دارید در مورد موضوع مورد بحث از آنها سوال کنید بلافاصله موضوع بحث را عوئض می کنند.
8. حتی سوال شما را متوجه شوند چنین وانمود می کنند که سوال شما را نشنیده اند و با این کار به بحث خاتمه می دهند.
9. اگر می خواهید مطمئن شوید مه او دروغ کفته است چند روز بعد راجع به موضوعی که در مورد آن دروغ گفته است ار او سوال کنید تا برایتان یک داستان با مظالب متفاوت تعریف کند.
10. اگر قدری به صحبت آنها شک دارید شما را متهم به بی اعتمادی می کند و خیلی سریع با این کار به بحث خاتمه می دهد.
11. آدم های دروغگو معمولا پر حرف هستند و در مورد هر چیزی اظهار نظر می کنند.
12. افراد دروغگو معمولا کسانی هستند که در زندگی شخصی یا خانوادگی دچار مشکل هستند. پس در مورد حرفهای چنین افرادی بیشتر دقت نمایید.
13. تن صدای افراد دروغگو در هنگام دروغ گفتن معمولا بالاتر از حد طبیعی است.
14. خنده های بی دلیل و بی گاه در هنگام صحبت کردن یکی دیگر از علائم افراد دروغگو است.
15. آدمهای دروغکو همیشه سعی می کنند حرفهای زیبا و جذاب به زبان بیاورند و با این کار می خواهند امکان کشف حقیقت را از ما سلب کنند.
نکته پایانی این که اگر چه که شاید افراد دروغگو در کوتاه مدت بتوانید حقیقت را از دیگران پنهان کنند اما زمان باعث خواهد شد که همیشه افراد دروغگو رسوا شوند و هیچ گته حقیقت پنهان نخواهد ماند, اگرچه شاید مدت زمان طولانی پنهان بماند.
یکی از خواستههای اولیهی هر فردی از کار کردن کسب درآمد مناسب است.
البته تعریف درآمد مناسب در طول دوران کاری و برای هر فردی با توجه به رزومه و مهارتها و ویژگیهای حرفهایاش متفاوت است. بهصورت طبیعی در طول دوران کاری، درآمد افراد افزایش مییابد. اینکه درآمد فرد در هر نقطه از دوران حرفهایاش باید چقدر باشد و در طول زمان چقدر افزایش یابد البته سؤالی است که باید به آن پاسخ داد؛ اما یک سؤال مهمتر این است که چطور میتوانیم باعث افزایش دستمزدمان شویم.
بهعبارت بهتر از دست ما چه کاری برمیآید تا کارفرما حاضر شود دستمزد بیشتری پرداخت کند؟
در اینجا پنج استراتژی برای این کار به شما معرفی میکنیم :
1- ماندگار باش : این بدیهیترین استراتژی ممکن است ، اینقدر در یک سازمان باقی بمانید تا حقوقتان به سقف حقوق آن سازمان برسی .
2- انعطافپذیر باش : در دوران سختی و پدید آمدن مشکلات برای یک سازمان، بسیاری از کارکنان ترجیح میدهند که آن سازمان را ترک کنند و بهدنبال زندگی خود بروند. مدیر آن سازمان، کسانی که در سختیها همراهاش بودهاند فراموش نخواهد کرد .
3- روابط خوبی با مشتریان برقرار کن : احساس رضایت مشتریان میتواند باعث فروش بیشتر یا بهبود برند سازمان یا منافع دیگری برای سازمان شود.
4- متخصص حرفهای در زمینههای کاری سازمان باش : بدین ترتیب میتوانی کاری را بهصورت عمیق جلو ببری، مسائل جدی سازمان را حل کنی و ارزش افزودهی قابل توجهی برای سازمان تولید کنی .
5- قابل اعتماد باش : برای خودت سابقهای موفقیت در رسیدن به اهداف سازمانی فراهم کن. فردی باش که مدیران و همکاراناش به او اعتماد دارند. کسی که همیشه هر کاری به او محول میشود را به بهترین شکل ممکن بهانجام میرساند.
ان ال پی - N.L.P مخفف Neuto Linguistic Programming است و ترجمه آن به فارسی "برنامه ریزی عصبی کلامی" می شود. بخش عصبی این علم تاکید بر این نکته دارد که مهم رفتارها و اعمال انسان از فرآیند ۵ حس اصلی او یعنی بویائی، چشائی، لامسه، بینائی و شنوائی نشات می گیرند. به عبارتی ما به کمک این ۵ حس خویش دنیا را تجربه کرده و اطلاعات را می گیریم و بر اساس این اطلاعات است که عکس العمل مقتضی نشان می دهیم. بخش کلی این شیوه تاکید دارد که ما برای تنظیم افکار و رفتار خود و نیز برقرار کردن ارتباط با دیگران از حرف و کلام استفاده می کنیم برنامه ریزی نیز شامل انتخاب روش هایی است که می توانیم با استفاده از آن برای سازمان دهی به اهداف و اعمالمان به نتایج دلخواه برسیم .
در اوایل دهه ۷۰ دو نفر آمریکایی به نامهای جان گریندر (زبان شناس) و ریچارد بندلر (روان شناس) شروع به مطالعه و تحقیق بر روی فعالیتهای درمانی سه روان درمانگر مشهور آن زمان کردند. این ۳ نفر عبارت بودند از:
جان گریندر و ریچارد بندلر به این علت این ۳ روان درمانگر را برای کار خود انتخاب کردند چون آنها در حرفه شان، بهترین در زمان خود بوده و هر یک تا به حال افراد بسیار زیادی را درمان کرده بودند. جان گریندر و ریچارد بندلر پس از چند سال تحقیق و مطالعه مستمر بر روی فعالیتهای این ۳ روان درمانگر به این نکته مهم واقف شدند که با اینکه آنها ظاهرا از روشهای متفاوتی برای روان درمانی استفاده می کردند اما وجود اشتراک زیادی در شیوه های درمانی این ۳ نفر وجود داشت. البته بندلر و گریندر ابدا قصد نداشتند مکتب یا شیوه درمانی جدیدی به وجود آورند اما این دو نفر وجود اشتراک ۳ روان درمانگر مشهور را پس از مطالعات و تحقیقات زیادی بر روی کار آنان یافته و پالایش کردند و در نهایت شیوه عالی و علمی نوین را در سال ۱۹۷۶ بنام ان.ال.پی پایه گذاری نمودند.
ان.ال.پی، علم و هنر رسیدن به کمال ارتباط موثر تحول درون و کسب موفقیت است و چکیده ای می باشد از الگوی موفقیت افراد موفق جهان.
ان.ال.پی به شما می آموزد چگونه موفقیت های گذشته خود را درک کرده و از آنها الگو بسازید تا مجددا موفقیت های خود را بهتر و بیشتر تکرار کنید. این علم اصولا با ذهن انسان سر و کار دارد و به ما می آموزد چگونه آنچه را که می بینیم می شنویم و احساس می کنیم سازمان داده و از طریق حواس پنج گانه خویش دنیای بیرون را ویرایش و پالایش کنیم. از ان.ال.پی می توان در روان درمانی تجارت آموزش و پرورش ارتباط موثر با دیگران و … استفاده های علمی و موثر فراوانی کرد.
نشان CE مخفف عبارت انگلیسی European Community است. به این معناست که سازنده اثبات می کند که محصولات، نیازمندیهای دایرکتیوهای نگرش جدید را که برای محصول، کاربرد دارد را برآورده می نماید و انطباق محصول با قوانین و مشخصات تعریف شده در اروپای متحد را نشان می دهد و بیانگر رعایت الزامات اساسی تعریف شده در زمینه محصولات صنعتی برای کیفیت کالا، حفاظت از سلامتی و ایم...نی مصرف کننده و نیز محیط زیست را شامل می گردد.
الصاق این نشان نه تنها برروی کلیه محصولات مورد مصرف در 27 کشور عضو اتحادیه اروپا الزامی می باشد بلکه سایر کشورهای عضو منطقه آزاد تجاری اتحادیه اروپا نیز به الصاق این نشان برروی محصولات وارداتی به مرزهای خودتاکیدمی نمایند.
مهمترین هدف نشان CE ایجاد اطمینان مصرف کنندگان در انطباق مشخصات محصول با الزامات مندرج در مقررات اتحادیه اروپائی میباشد و لذا کسب این نشان برای هر تولید کننده مبین گواهی ورود و عرضه بدون محدودیت محصولات مورد نظر به مرزهای اتحادیه اروپا خواهد بود .
CE سیستمی است پذیرفته شده جهت:
• حصول اطمینان از کیفیت
• حصول اطمینان از ایمنی
• رعایت الزامات ایمن
مزایای CE :
برخی از مزایای اخذ گواهینامه CE عبارتند از:
• محصول مورد نظر می تواند به صورت قانونی در کشورهای عضو اتحادیه اروپا (EU) و منطقه تجاری آزاد اروپا، کشورهای حوزه خلیج فارس، عراق، ترکیه و … به فروش برسد و جابجا شود.
• ایجاد اطمینان در مصرف کننده و بازار خرده فروشی
• مزیت رقابتی و تبلیغاتی
• نظر مثبت نهادهای قانونی
• شرکت در مناقصات بزرگ دولتی من جمله (نفت، گاز، پتروشیمی)
کمانگیر پیر و عاقلی در مرغزاری در حال آموزش تیراندازی به دو جنگجوی جوان بود. در آن سوی مرغزار نشانه ی کوچکی که از درختی آویزان شده بود به چشم می خورد. جنگجوی اولی تیری را از ترکش بیرون می کشد. آن را در کمانش می گذارد و نشانه می رود. کماندار پیر از او می خواهد آنچه را می بیند شرح دهد.
میگوید: «آسمان را میبینم. ابرها را. درختان را. شاخههای درختان و هدف را.» کمانگیر پیر میگوید: «کمانت را بگذار زمین تو آماده نیستی.»
جنگجوی دومی پا پیش میگذارد .کمانگیر پیر میگوید: «آنچه را میبینی شرح بده.»
جنگجو میگوید: «فقط هدف را میبینم
پیرمرد فرمان میدهد: «پس تیرت را بینداز. تیر بر نشان مینشیند
پیرمرد میگوید: «عالی بود. موقعی که تنها هدف را میبینید نشانه گیریتان درست خواهد بود و تیرتان بر طبق میلتان به پرواز در خواهد آمد
تمرکز افکار بر روی هدف به سادگی حاصل نمیشود. اما مهارتی است که کسب آن امکانپذیر است و ارزش آن در زندگی همچون تیراندازی بسیار زیاد است.
بر اهداف خود متمرکز شوید.
تمرکز افکار بر روی هدف به سادگی حاصل نمیشود. اما مهارتی است که کسب آن امکانپذیر است و ارزش آن در زندگی همچون تیراندازی بسیار زیاد است
( دنبال نخود سیاه فرستادن ) هر گاه می خواهند به بهانه ای کسی را از سر باز کنند و به جایی بفرستند که به این زودی ها بر نگردد .
نخود از دانه های روغنی است که چند نوع از آن در ایران و بهترین آن در قزوین عمل می آید و دارای انواع گوناگونی است. این انواع عبارتند از: "نخود علوفه ای" که دانه های آن گرد و رنگ آن زرد یا سبز است، "نخود الوند" که دانه های آن گوشه دار و رنگ آن سبز یا قهوه ای است. "نخود فرنگی" که ریشه ی آن دوای ضد کرم است و سرانجام "نخود سیاه" که فقط برای تهیه ی "لپه" کاشته می شود. یعنی همه ی انواع نخود به همان صورتی که درو می شوند مورد استفاده فرار می گیرند و تغییر شکلی نمی دهند مگر نخود سیاه که هیچ گاه به همان صورت برای فروش به بازار نمی آید و چون به عمل آمد نخست آن را در آب می ریزند تا خیس بخورد و به صورت "لپه" دربیاید و سپس به عنوان لپه به بازار آورده و می فروشند.
از این رو در گذشته چون در هیچ دکان بقالی و فروشگاهی نخود سیاه پیدا نمی شد، هیچ کس هم دنبال نخود سیاه نمی رفت و در اصطلاح اگر کسی را به دنبال نخود سیاه می فرستادند، در واقع او را به دنبال چیزی فرستاده بودند که در هیچ دکان و فروشگاهی پیدا نمی شد و به همین دلیل از معنی مجازی آن این طور فهمیده می شد که می خواسته اند او را از سر خود باز کنند و از خود برانند تا از حقیقت موضوعی آگاه نشود.
همیشه سعی کنید تمام توان خود را جهت یاد گیری علوم جدید بکار بندید . اکنون بیسواد کسی است که نتواند آموخته های جدید داشته باشد و مواظب باشید تا شما را دنبال نخود سیاه نفرستند ! البته با پیشرفت علم و تکنولوژی و در دسترس بودن منابع ، دیگر انحصارگرایی معنای چندانی ندارد .
دستمزد میانگین 10 کشور در سال 2010 به دلار
ایران 303 – اندونزی 250 – مکزیک600 – پرو 600 – چین 700 – مصر 700 – ترکیه 1400 – پرتغال 1600 – آفریقای جنوبی 2400 – آلمان 2800 – آمریکا 2400
بهتازگی سازمان جهانی کار گزارشی از وضعیت حقوق و دستمزد ماهانه 10 کشور جهان منتشر کرد که براساس بررسیها و مطالعات صورتگرفته در سال 2010 میلادی بوده است. در این گزارش وضعیت دستمزد ماهانه شاغلان در بعضی کشورها اعلام شده است.
براساس جدولی که سازمان جهانی کار برای وضعیت دستمزدهای ماهانه کارگران در 10 کشور دنیا ارائه کرده است، هر فرد اندونزیایی با وضعیت سال 2010 ماهانه 250 دلار درآمد دارد که با قیمت امروز دلار آزاد در بازار ایران این رقم معادل 800هزارتومان و با دلار سال 88 به میزان 250هزار تومان بوده است.
هرچند میزان درآمد افراد در هر کشوری با میزان هزینهها و قیمتها در آن کشورها دارای تطابق نسبی است و نمیتوان چنین تصور کرد که افراد ساکن در کشورهای دیگر تنها درآمدهای به مراتب بالاتری از کارگران ایرانی دارند (با اینکه در مقایسه با ریال ایران ارقام درآمدی بالایی نیز در بعضی کشورها دیده میشود) اما هزینههای آنها نیز با یک کارگر ایرانی متفاوت است، با این حال مقایسه ظاهری درآمدهای ماهانه بعضی کشورها مانند ترکیه که در همسایگی ایران قرار دارد با کارگران ایرانی قابل توجه است.
آیا درآمدها با هزینه متناسب است؟
طبق گزارش ILO در سال 2010 هر فرد ترکیهای ماهانه 1400 دلار درآمد داشته که با دلار 3200 تومانی امروز بازار ایران، این میزان معادل چهارمیلیون و 480هزارتومان در هر ماه و با دلار آن سال به میزان یکمیلیون و 400هزارتومان بوده است. همچنین میزان درآمد افراد در پرو و مکزیک نیز ماهانه 600 دلار معادل یکمیلیون و 920هزارتومان در سال 92 برآورد شده است.
یک فرد چینی طبق آمارهای سال 2010 در هر ماه 700 دلار درآمد داشته که به ریال امروز ایران دومیلیون و 240هزارتومان و با ریال آن روز نیز 700هزارتومان میشود. در این میان، در کشوری مانند آمریکا معادل سههزار و 400 دلار یا 10میلیون و 880هزارتومان است.
در ایران نرخ آزاد دلار در سال 88 به میزان 1000 تا 1100 تومان بوده است که براساس حداقل دستمزدهای تعیینشده در سالهای 88 و 89 رقمی بین 239 تا 303 دلار در ماه بوده است. البته این ارقام بر مبنای حداقل دستمزدها محاسبه شده و میتواند تا سهبرابر و در مواردی خاص بیشتر نیز افزایش داشته باشد.
با این حال، به دنبال نوسانات نرخ ارز در سال گذشته و به تبع آن سهبرابر شدن نرخ دلار، هر کارگر ایرانی ماهانه 152 دلار (487هزارتومان بر مبنای دلار 3200 تومانی بازار آزاد) حقوق دریافت میکند. کارشناسان بازار کار میگویند این رقم در بالاترین حد برای کارگران و مشمولان قانون کار میتواند تا سهبرابر نیز افزایش داشته باشد.
انگیزه رهبران دنیای کسب و کار ، سود است ولی انگیزه رهبران دولت شوق به انتخاب مجدد . پول کسب و کار را مشتری میدهد و بیشتر پول دولت را مالیات دهندگان و شرکتهای انحصاری . عامل پیشرفت کسب و کار رقابت است ، دولت عموما" از انحصار استفاده می برد . وجود این نوع انگیزه ها باعث میشود انگیزه های بخش دولتی ، با انگیزه های بخش خصوصی متفاوت شود .
با استفاده از این سیستمها می آموزیم که چگونه سیستمهایی برای پیاده سازی استراتژی های خود نیاز داریم را در سازمان شکل دهیم . به عبارت دیگر می آموزیم که برای حرکت دادن و کنترل کردن ( به معنای هدایت ) سازمان تحت امر مان گاز و ترمز و فرمان و ... بسازیم . اگر سیستمهای کنترل مدیریت سازمان شما خوب طراحی و پیاده سازی شوند برای سریعتر رفتن صرفا " گاز می دهید " و برای تغییر مسیر صرفا " فرمان را می پیچانید " بدین ترتیب سازمان در کنترل شماست . " زور زدن " و " هوار کشیدن " برای پیشبرد اهداف و استراتژیهای سازمان زیبنده استراتژیست قرن بیست و یکم نمی باشد .
دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی به طرف بقال دراز کرد و گفت:
مامانم گفته چیزهایی که در این لیست نوشته بهم بدی، این هم پولش.
بقال کاغذ رو گرفت و لیست نوشته شده در کاغذ را فراهم کرد و به دست دختر بچه داد، بعد لبخندی زد و گفت:
چون دختر خوبی هستی و به حرف مامانت گوش میدی، میتونی یک مشت شکلات به عنوان جایزه برداری.
ولی دختر کوچولو از جای خودش تکون نخورد، مرد بقال که احساس کرد دختر بچه برای برداشتن شکلاتها خجالت میکشه گفت: "دخترم! خجالت نکش، بیا جلو خودت شکلاتهاتو بردار"
دخترک پاسخ داد: "عمو! نمیخوام خودم شکلاتها رو بردارم، نمیشه شما بهم بدین؟ "
بقال با تعجب پرسید:
چرا دخترم؟ مگه چه فرقی میکنه؟
و دخترک با خنده ای کودکانه گفت: آخه مشت شما از مشت من بزرگتره!
مطمئن باشیم که
مشت خدا از مشت ما بزرگتره