ایزو (ISO) مخفف عبارت International Organization for Standardization به مفهوم سازمان بینالمللی برای استانداردسازی است. در حال حاضر، این سازمان بینالملی متشکل از یک شبکه از مؤسسات استاندارد ملی در ۱۵۷کشور دنیا است، که بر پایه یک مرکز در هر کشور و یک مرکز اصلی در شهر ژنو - سوئیس- فعالیت میکند که وظیفه هماهنگی مراکز مختلف را برعهده دارد. امروزه رعایت استانداردهای ایزو در تولید و عرضه محصولات و خدمات از چنان اهمیتی برخوردار است که در عرصه تجارت جهانی، استانداردهای ایزو شرط اولیه در داد و ستدهای بینالمللی قرار گرفته است.
ادامه مطلب ...
چرا طراحی صنعتی ؟
در دنیای امروز و بویژه در کشورهای صنعتی، روند طراحی صنعتی و تمامی گرایشهای وابسته به آن چه از نظر شیوه و چه از نظر ابزار دچار تحولاتی بس شگرف شده است. از جمله این تغییرات میتوان بکارگیری گسترده کامپیوتر و ابزار جانبی آن در روند طراحی صنعتی را برشمرد.
نسبت تغییراتی که کامپیوتر در طراحی ایجاد کرده در مقایسه با روند دستی طراحی صنعتی همانند نسبت پزشکی عهد حکیم ابوعلی سینا به پزشکی مجهز به روبات عهد فعلی است.
طراحی صنعتی چیست ؟
طراحی صنعتی به عنوان یک رشته و شغل، آمیختهای است از علم و هنر. هر یک از دو رکن علم و هنر آنچنان جایگاه محکم و استواری در پیکره طراحی صنعتی دارند که با حذف هر کدام، روند طراحی صنعتی به سرانجام نرسیده و نهایتاً نتیجه کار یا به سمت صنعت صِرف منحرف شده و یا به سوی هنر صرف.
با این توصیف میتوان اولاً به این نتیجه رسید که طراحی صنعتی بهحق نام مناسبی برای این رشته است، و دوم اینکه رشتههای بالا کاربرد مشخصی در طراحی صنعتی دارند. به این معنا که طراح صنعتی الزاماً باید تسلط و اشراف کافی به موضوعات رشتههای بالا را تا حدی که هدفش تامین گردد داشته باشد. در طراحی صنعتی هرگز یادگیری مستقل و صرف مکانیک، نقاشی، گرافیک یا غیره کمکی نمیکند، بلکه لازم است تا بسته به نیاز و هدف مشخص، اقدام به تحقیق و گردآوری اطلاعات در زمینه مورد نیاز نمود.
بنابراین میتوان گفت که طراحی صنعتی یک رشته جامع و ترکیبی است. تخصصی که برای کسب آن باید از هر زمینه تخصصی، اطلاعاتی مشخص داشت.
تعریف طراحی صنعتی
تا به اینجا به توصیف طراحی صنعتی پرداختیم. اما تعریف طراحی صنعتی در یک کلام عبارت است از :
تعیین ویژگیهای کمی و کیفی کالا به منظور تولید به روشهای صنعتی
همانگونه که طراحی اولین حلقه از زنجیر تولید یک کالا میباشد، فرآیند طراحی صنعتی اولین حلقه از زنجیر تولید صنعتی یک کالا بوده و معادلهای است جامع برای رسیدن به وضعیت مطلوب کالا از نظر عملکرد، فرم، سلیقه و تنوعطلبی و مد و هزینه.
گرایشها و زیر گروههای طراحی صنعتی
رشته طراحی صنعتی گرایشها و زیرگروههای متعددی دارد که مهمترین آنها عبارتند از :
· طراحی محصول : لوازم خانگی/ مبلمان اداری و خانگی / وسایل صوتی و تصویری/ ماشینهای اداری/ نوشتافزار/ اسباب بازی و غیره.
· طراحی دکوراسیون : شامل دکوراسیون خانگی، اداری، تجاری و غیره.
· طراحی محیطی: فضا، مبلمان و چیدمان شهری و کلیه فضاهای زیر مجموعه آن نظیر پارکها، نمایشگاهها، مراکز خرید، ایستگاههای اتوبوس و تاکسی و کلیه محیطهای عمومی، تاسیسات ترافیکی و نظایر آن.
· طراحی خودرو : طراحی بدنه و نمای داخلی خودرو.
· طراحی بستهبندی : بسته بندی کالا و محصولات مختلف.
· طراحی اصلاحی : اصلاح خصوصیات عملکردی یا فرمی یک محصول به منظور بهبود کارایی آن.
سبکها، الگوها و متدهای طراحی صنعتی
در روند طراحی صنعتی نیز مانند خیلی از زمینههای دیگر الگوها و سبکهای مختلفی وجود دارد که مجموعهای از ویژگیها و خصوصیات از پیش تعیین شده را برای سهولت کار در اختیار طراح قرار میدهد. بنابراین هر طراح صنعتی برای طراحی هر یک از موارد بالا میتواند بر اساس شرایط کاری خود، از یک یا چند الگوی طراحی زیر برای خلق ایده و طرح خود بهره ببرد. در اینجا به دو عنوان از این الگوها و سبکها اشاره میگردد :
الگوی طراحی برای آینده : طراحی کالا و محصول با استفاده از المانها و نمادهای فوق پیشرفته و بسیار مدرن و حتی تخیلی.
الگوهای طبیعی : طراحی کالا و محصول بر اساس عملکرد و یا فرم زندگی و ویژگیهای ظاهری جانوران، گیاهان و طبیعت بیجان.
خصوصیات یک طراح صنعتی
با توجه به گرایشهای طراحی صنعتی، ابداع، ابتکار، خلاقیت و ایدهپردازی از پایههای اساسی کار هر طراح صنعتی میباشد. پس نمیتوان به صرف وجود محصولات و روشهای فعلی از نوآوری و ابتکار دوری جست. مسلما انسان تنوعطلب است و با توجه به همین اصل است که نوآوری در فرم ظاهری کالا و تولیدات ضروری مینماید و از آن مهمتر نیازهای عمکردی انان چنان وسیع و روزافزون است که خلاقیت و اختراع و ابتکار در کارکرد تولیدات و محصولات جایگاهی بس مهمتر می یابد. به عنوان مثال شما هیچگاه از بهترین غذا و یا لباس مورد علاقه خود به شکل پیوسته و پشت سر هم استفاده نمیکنید و این بدلیل دوری از تکرار و روزمره شدن آنها میباشد. به همین ترتیب پاسخ به تنوعطلبی استفادهکننده یکی ازعوامل مهم کار طراح در جهت رسیدن به طرح مطلوب است. همچنین با ارائه و تعریف روشها و سبکهای جدیدی از زندگی انسان (مثل آپارتمان نشینی، مسافرتهای هوایی طولانی مدت، عملیات نظامی، مسابقات اسکی سرعت که همگی الگوهایی جدید از زندگی انسان و زمینه بروز نیازهای جدید میباشند) ضرورتها و نیازمندیهای جدیدی در خصوص ابزار و روشها بروز میکند که نیازمند نگرش و دید عمیق طراح برای ارائه روشها و راه حهایی راهگشا در قالب ابزار و کالا و تولیدات نوین میباشد.
همواره در پروسه طراحی یک علت خارجی یا یک مخاطب غیر از خود طراح وجود دارد که نیاز طراحی را مطرح میکند. و اینکه طراح صرفاً به رفع نیاز مخاطب توجه و تامل داشته باشد اصلی از اصول اولیه طراحی صنعتی میباشد که مخاطب مداری نامیده میشود.
طراح با توجه به علم و هنر طراحی، محصول، محیط و یا روشی را برای مخاطب خلق میکند که خواستههای تعریف شده او را در جهت حصول به هدف معینی (مثلاً کسب امنیت، آرامش، سهولت استفاده، قیمت ارزان، آرامش و یا حتی لذت) مهیا سازد. طراحان صنعتی آشتیدهندگان صنعت، هنر و اقتصاد هستند و در تمام کارخانجات و خطوط تولید دنیا در راس هرم مدیریت تولید کالا و محصولات قرار دارند.
ایجاد هویت واحد برای یک کالا یا یک گروه کالایی و یا حتی تمامی کالاهای تولیدی یک شرکت از دیگر وظایف طراح صنعتی است. بنابراین آنچه که شما به عنوان هویت کالاهای شرکتهایی همچون سونی، بی.ام.و، آدیداس، آرکوپال و یا نظایر آن میشناسید، نتیجه مستقیم خلاقیت، فعالیت، طراحی و تجزیه و تحلیل طراحان صنعتی این شرکتها میباشد.
طراحی محصول
طراحی محصول (PRODUCT DESIGN) یکی از گرایشهای مهندسی طراحی صنعتی بوده و عبارت است از روند طراحی یک محصول و کالا به قصد تولید صنعتی.
روند طراحی محصول را میتوان (و بلکه لازم است تا) با بکارگیری کامپیوتر به عنوان ابزار طراحی، آنالیز، نقشه کشی، حجم سازی و مدل سازی و ارائه (PRESENTATION) روند آن را تسریع و تصحیح و بهینه سازی نمود.
برخی مراحل طراحی محصول عبارتند از :
1 – تحقیقات و پژوهش های بازار
2 – آنالیز نمونه های احتمالی موجود
3 – مرحله تعیین هدف
4 – مرحله ایده پردازی و خلاقیت
5 – مرحله طراحی اولیه
6 – مرحله تعدیل طراحی
7 – مرحله طراحی نهایی
8 – مرحله نمونه سازی کامپیوتری
9 – مرحله تعدیل عملکردی
در روند کامپیوتری طراحی محصول میتوان هر کالایی را پیش از تولید درون کامپیوتر مشاهده و آنالیز نموده و از زوایای مختلف بررسی کرد. همچنین با استفاده از توان محاسباتی کامپیوتر میتوان محاسبات مختلف مراحل طراحی و تولید را با سرعت و سهولت و دقت راهبری نمود. تکنولوژی های موسوم به سی . ان . سی (CNC : COMPUTER NUMERIC CONTROL) امروزه این امکان را فراهم آورده تا فایل خروجی حاصل از طراحی قطعات صنعتی توسط نرم افزارهای نقشه کشی و طراحی فنی و مهندسی را مستقیما به ماشین ابزار سپرد و قطعه مورد نظر با دقت غیر قابل رقابتی از دستگاه تحویل گرفت
برآیند با بکارگیری روند علمی و خلاقانه طراحی صنعتی آمادگی دارد تا این دانش را برای تمامی واحدهای تولیدی ایرانی بکار گرفته و افقهای تازه ای از طراحی و تولید ایرانی را برای مخاطب ایرانی معرفی نماید.
انواع زمینه های کاربرد طراحی کامپیوتری محصول عبارتند از :
1 – طراحی کامپیوتری لوازم خانگی
2 – طراحی کامپیوتری مبلمان خانگی؛ اداری و تجاری
3 – طراحی کامپیوتری لوازم صوتی و تصویری
4 – طراحی کامپیوتری کامپیوتر و ماشینهای اداری
5 – طراحی کامپیوتری اسباب بازی و لوازم ورزشی
6 – طراحی کامپیوتری طلا؛ جواهر و ساعت
منبع : بلاگ فراسو
مقدمه
مسئله مدیریت وبه خصوص هدایت ورهبری، موضوعی است که همواره در زندگی اجتماعی انسان- وحتی قبل از آن مطرح بوده است. نقشی که رهبران ومدیران در تحولات تاریخی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، پیروزی ها، شکست ها، هدایت ها، گمراهی ها، سازندگی ها، ویرانی ها وبالاخره رشد وتکامل جامعه داشته اند، همواره بسیار مهم واساسی بوده است. این به گونه ای است که برخی آن را تنها عامل تعیین کننده در همه تحولات میدانند و برخی دیگر آن را کلید پیشرفت جوامع وسازمانها در قرن اخیر برمی شمارند.
به طور کلی مدیریت از محدوده انسان شروع می شود ومی تواند تا تمامی جهان گسترش یابد. ودر کنار آن مدیریت سازمانها وگروهها نیز مطرح می گردد. از طرفی مدیریت سازمانهای پیچیده ودیوان سالارانه دنیای امروز، که برخی آن را دنیای سازمانی وعهد مدیریت نامیده اند، نمی تواند بدون آینده نگری فراگیر صورت پذیرد وکارایی لازم را داشته باشد.
دنیای مدیریت امروز با پیچیدگی روابط سازمانی، تنوع وظایف وپیشرفت روزافزون فناوری مواجه است ومدیریتی علمی وکلاسیک، همراه با برنامه ریزی وپیش بینی وآینده نگری را طلب می کند. مدیریت امروزی باید نقاط بحرانی برنامه های خود را درک کند وعوامل اثر گذار خارجی وداخلی حوزه ی خود را بشناسد در حقیقت باید برای برنامه های خود افق برنامه ریزی وزمان بندی تعیین کند وکنش های منفی اثر گذار را که احتمالا در طول اجرای برنامه ممکن است آن دچار بحران سازند، شناسایی وواکنش های خنثی کننده آنها را پیش بینی کند تا در هنگام بروز هر یک سریعا واکنش نشان دهند واز این طریق اجرای برنامه های خود را پایدار وپویا نگه دارد.
اینجاست که نقش آینده نگری به خوبی نمایان می گردد.
آینده نگری همچون پلی است درگذار از مدیریت سنتی به مدیریت استراتژیک وآینده نگر.عصر حاضر مرحله گذر مدیریت سنتی به سمت مدیریت علمی واستراتژیک – همراه با آینده نگری - است. امروزه یکی از تنگناها ومشکلات اساسی جوامع، عدم توجه به افق های زمان بندی وآینده نگری است. این مسئله باعث شده است که رکودهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی وسیاسی بر جوامع حکمفرما شود. نتیجه این شده است که، مدیریتی که مرحله گذر از سنتی به آینده نگری را طی نکند امروزه نمی تواند کارآمدی واثربخشی لازم را به وجود آورد. دلیل این مدعا هم وجود منابع فراوان در بعضی از جوامع است که نتوانسته اند به رغم دارا بودن این امکانات به رشد وتوسعه لازم برسند وعلت این مسئله فقدان مدیریت شایسته وکارآ بوده است.
مدیریت آینده نگر چیست؟
در برابر این پرسش که« مدیریت علم است یا هنر؟» پاسخ های متعددی ارائه شده است. عده ای مدیریت را هنر وذات می پندارند ومعتقدند که مدیریت هنری ذاتی است وبرخی دیگر مدیریت را علم می دانند واعتقاد دارند مدیری موفق است که با اصول علمی مدیریتی امروز آشنا باشد. آنچه که درباره این عقاید می توان اظهار کرد، این است که می بایست شرایط زمانی ومکانی محدوده ی عملکردی وهدف سازمانی را در نظر گرفت.
اگر مدیریت وحوزه مدیریتی در شرایط گذشته لحاظ گردد، آن هم در قالبی محدود وسنتی وهمراه با حدس وگمان، بدون آینده نگری وعدم استفاده از فناوری، خودکار – گری (اتوماسیون) اداری وعدم استفاده از سیستم های اطلاعاتی مدیریت، آن گاه چه بسا هنر بودن مدیریت بیشتر تجلی پیدا کند. امروزه با پیشرفت فناوری،خودکار – گری اداری، تنوع وظایف مدیریتی وپیچیدگی های سازمانی که شکلی روزافزون یافته است، وتقسیم بندی سطوح مختلف مدیریتی در قالب مدیریت عالی یا راهبردی (استراتژیک )، مبانی یا تاکتیکی اجرایی یا عملیاتی وتفکیک برنامه ها کاری (که هر یک بسیار متنوع وپیچیده است )، بعید به نظر می رسد که مدیریت سنتی با ویژگی های آن – که تنها در کنار هنر ذاتی مدیریت مطرح می گردد – کارامد ومفید واقع گردد. بنابراین باتوجه به آنچه ذکرگردید،
می توان چنین نتیجه گرفت که هنر مدیریتی یک اصل است اما وقتی کارامد و اثربخش خواهد بود که علم مدیریت نیز به عنوان مکمل وزیربخش آن مطرح گردد. مدیریت امروز مدیریت علم وهنر است ومدیریتی است با هماهنگی، برنامه ریزی، سازماندهی، به کارگماری، هدایت ورهبری وکنترل ونظارت، فضایی را در سازمان به وجود آوردکه پرسنل و کارکنان سازمان بهترین یاری ها وپشتیبانی های خود را به صورت داوطلبانه وبا رضایت بندی به سازمان ارائه کنند.
بدین ترتیب هم اهداف سازمان به صورت بهینه تحقق پیدا می کند وهم اهداف پرسنل متحقق می شود ودلبستگی کارکنان به سازمان نیز افزایش می یابد.
بدیهی است ایجاد چنین فضای مناسبی در سازمان مستلزم تصمیم گیری مطلوب از طرف مدیر است. از طرف دیگر، مدیر باید با توجه به رسالت خود ومسئولیتی که پذیرفته است، تلاش کند که همواره اهداف سازمانی را با بهترین وجه متحقق سازد ودر کنار آن با برنامه ریزی وزمان بندی وآینده نگری مطلوب واتخاذ تصمیمات صحیح، زمینه های رشد توسعه حوزه مدیریتی خود را فراهم آورد.
این تنها در صورتی میسر می شود که مدیر، استفاده از ابزارها وتکنیک های موجود سیستم های اطلاعاتی مدیریت وخودکار گری اداری را سرلوحه کار خود قرار دهند. زیرا جوهره کار مدیریت تصمیم گیری است وتصمیم گیری در فضایی پیچیده ومشکل آفرین مستلزم کسب اطلاعات وپیش بینی های لازم درباره تصمیم است. نیز همان طور که بیان شد، دیگر زمان آن گذشته است که مدیر با استفاده از سلائق شخصی وبراساس حدس وگمان تصمیم گیری کند، یا اینکه به جای سیاست گذاری، سیاسی کاری کنند به طور کلی مدیریت ایستا امروزه ناکارآمد شده است وتصمیم گیری بدون داشتن اطلاعاتی لازم درباره ی تصمیم نه تنها اهداف تصمیم را متحقق نمی کند بلکه ممکن است خسارات جبرای ناپذیری را نیز به وجود آورد. عدم اطمینان از آینده باعث می شود که مدیران خطر گریز شوند وکمتر جرات کنند که تصمیمات لازم وراهبردی بگیرند؛ وبالطبع این مسئله در کارآیی سازمان تاثیر منفی خواهد داشت.
بنابراین امروزه مدیریتی کارآمد واثربخش خواهد بود که زمان را در اختیار بگیرد وبه عبارتی دیگر، با آینده نگری وپیش بینی های لازم درباره ی تصمیمات سازمانی خود وهمچنین شناخت از کنش های منفی واثرگذار خارجی وداخلی حوزه ی مدیریتی خود، همواره با برنامه ریزی مطلوب واکنش های مناسب را پیش بینی وطراحی کند این شیوه می تواند در شرایط بحرانی، سازمان وی را پایدار نگه دارد. نتیجه این که ماهیت کار مدیریت تصمیم گیری است، وتصمیم گیری فرایندی است که مدیر باید قبل از اجرا وهرگونه اقدامی صورت دهد. این فرایند، مستلزم آینده نگری وپیش بینی لازم است تا تصمیم با ضریب اطمینان بالا وخطرپذیری زیاد گرفته شود.
حسینعلی نادری -عضو هیئت علمی دانشگاه زاهدان