مدیریت و صنعت

مدیریت و صنعت

Iran Industrial Management
مدیریت و صنعت

مدیریت و صنعت

Iran Industrial Management

رد پای دیجیتال


ست گادین (Seth Godin) در یکی از مصاحبه‌های اخیرش گفت: مهم‌ترین تغییری که در آینده نزدیک در «جذب منابع انسانی» مشاهده می‌کنم، کاهش ارزش رزومه‌ها و افزایش اهمیت «ردپای دیجیتال» یا «Digital Footprint» است.
 مجموعه نوشته‌های یک نفر در وبلاگ خود، در شبکه‌های اجتماعی، عکس هایی که در اینستاگرام به نمایش می‌گذارد، نوشته‌هایی که توییت می‌کند، عکس پروفایل او در نرم‌افزارهایی مثل وایبر و واتزاپ و فیس بوک و کاوری که برای صفحه خود انتخاب می‌کند و مطالبی که لایک می‌کند یا به اشتراک می‌گذارد، چنان پروفایل دقیقی از دانش و نگرش شخص در اختیار قرار می‌دهد که چند برگ رزومه که با هزار دقت و وسواس پس از مشاهده آگهی استخدام تنظیم می‌شود، هرگز آن کارایی و دقت را ندارد

رتبه بندی 100 شرکت برتر ایران

رتبه بندی 100 شرکت برتر ایران در سال 1392


بهمراه روشهای رتبه بندی ، شاخصهای ارزیابی و ...

سازمان مدیریت صنعتی


لینک دانلود


پسورد : www.iranim.blogsky.com

مدیریت به سبک ایرانی

جهت افزایش سطح اثرگذاری و روشن‌تر شدن ابعاد مسئله مورد بررسی، نوشتار حاضر را با یک داستان آغاز می‌کنیم. هر چند داستان بیان شده ارتباط چندانی با سبک مدیریت اقتصادی کشور نداشته ولی شواهد و مصادیق عملکردی نشان می‌دهد که بی‌ارتباط با آن نیز نمی باشد.


مدیریت به سبک ایرانی

مسافران پرواز در فرودگاه مشاهده کردند که دو نفر نابینا با لباس خلبانی با سگ مسیر یاب و عصای سفید آماده سوار شدن به هواپیما هستند. گروهی از مسافران مشاهدات خود را در غالب نوعی شوخی یا سلیقه فردی (سلیقه و ترجیح فردی افراد نابینا در پوشیدن لباس خلبانی) تفسیر کردند، برخی از مسافران لبخند زدند، برخی بی‌اعتنا به مشاهدات به کار خود مشغول شدند و گروهی نیز نگاهی ترحم آمیز داشتند.  بعد از سوار شدن به هواپیما، مسافران ملاحظه کردند که دو فرد نابینا وارد کابین خلبان شدند و در بلندگو خود و خدمه پرواز را معرفی کرده و آماده حرکت گردیدند. رفتارها و واکنش‌های قبلی مسافران به گونه‌ای شدیدتر همراه با افزایش هیجانات ادامه یافت. هواپیما روی باند حرکت نموده و به سرعت به سمت انتهای باند پیش می‌رفت، مسافران دیدند که اگر هواپیما چند لحظه دیگر بلند نشود ممکن است به دیوار انتهایی باند برخورد کند، لذا بشکل جمعی شروع به فریاد کشیدن نمودند. در این هنگام هواپیما از روی باند بلند شد و اوج گرفت. بعد از بلند شدن هواپیما، خلبان نابینا رو به کمک خلبان نابینا کرد و گفت، خدا می‌داند اگر روزی مسافران دیر جیغ بکشند سرنوشت ما چه می‌شود.

داستان حاضر، قیاسی مع الفارق و در عین حال با شباهت‌هایی چند به وضعیت برخی از فعالیت‌ها و برنامه‌های انجام شده یا در دست اقدام، تعدادی از مدیران اقتصادی کشور است. شاید مناسب‌ترین نام پیشنهادی به این سبک مدیریتی، مدیریت جیغ باشد(حادثه به وقوع می پیوندد یا در شرف وقوع بوده و صدای همه در می آید و مدیران مربوطه در این مرحله واکنش نشان می دهند). جهت دوری از برداشت‌های سیاه نمایانه از نوشتار حاضر، باید خاطر نشان نمود که نه شهروندان جامعه اسلامی، سرنشین های هواپیمای داستان نقل شده هستند و نه مدیران اقتصادی کشور،خلبان و کمک خلبان هواپیمای داستان. اما واقعا مشخص نیست که با وجود تذکرات عدیده به برخی از مدیران، چرا شاهد تکرار اشتباهات انها و مدیریت درمان گرایانه(به دنبال راه حل مقابله با مشکل ، پس از وقوع مشکل) بجای مدیریت پیشگیرانه(پیدا کردن راهکارهای مناسب قبل از بوجود آمدن مشکل) می باشیم. بعنوان نمونه به برخی از هشدارهای ارایه شده و کم توجهی تعدادی از مدیران اقتصادی کشور (مرتبط با تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی و دیگر مولفه‌های مطرح در مباحث اقتصادی) بشرح زیر اشاره می‌گردد.
ـ هشدارهای لازم در خصوص پیش بینی اخلال در بازار ارز کشور داده می‌شود ولی پاسخ روشنی دریافت نشده و مدیران مربوط اطمینان می‌دهند که بازار در سلامت کامل به سر برده و تحت کنترل است. بعد از اندک زمانی اختلال‌ها در بازار ارز شروع شده و کل اقتصاد کشور را متاثر می‌نماید. این سبک مدیریت اقتصادی، مدیریتی پیشگیرانه‌است یا درمان گرا؟
ـ هشدارهای لازم در خصوص اثرات و پیامدهای هدفمند سازی یارانه‌ها داده می‌شود و بسترها و الزامات،کاهش اثرات این طرح بنیادی و مبارک اقتصادی،تشریح شده و مشفقانه درخواست می شود که به پیشنهادات ارایه شده جهت کاهش اثرات و پیامدهای منفی کار توجه شود،اما کمترین توجهی به تذکرات نشده و تصمیم گیری در محیطی بسته و یا حداقل با کمترین تعاملات جمعی، بعمل می آید. پیامدها و اثرات سوء طرح در قالب تورم افسار گسیخته و تخریب سامانه‌های تولیدی، اثرگذاری نامطلوب بر اشتغال و سرمایه ملی و غیره خود را نمایان می‌کند. این سبک مدیریت اقتصادی، مدیریتی پیشگیرانه است یا درمان گرا؟
ـ تذکرات مورد نیاز در خصوص گرانی‌ها و رویه‌ها و روش‌های کنترل آنها به مسوولان امر داده شده و مواردی چند در خصوص تقویت رویه‌های نظارتی تشریح می‌شود،  اما گوش شنوایی در این خصوص وجود ندارد و حتی کار به جایی می‌رسد که سفید نمایی‌ها (در مقابل سیاه نمایی‌ها) و زمزمه‌های انکار و توجیه گرانی‌ها توسط برخی مدیران اقتصادی به گوش می‌رسد. این سبک مدیریت اقتصادی، مدیریتی پیشگیرانه است یا درمان گرا؟
ـ هشدارهای لازم در خصوص انتصابات مدیریتی غیر متعارف و حداقل در تضاد با مصالح ، داده می‌شود و اثرات این گونه انتصابات بازبانی مشفقانه تشریح و تبیین می‌گردد ولی هیچ کس خود را مسئوول یا پاسخگو ندانسته و به درستی کار خود (انتصابات ناصحح بعمل آمده) ایمان قلبی دارند. این سبک مدیریت اقتصادی،مدیریتی پیشگیرانه است یا درمان گرا؟
ـ هشدارها و شفاف سازی‌های لازم در خصوص برخی از اقدامات مسئله دار اقتصادی به سازمان‌های بازرسی و نظارتی ارایه می‌شود. سازمان‌های سر و ته بسته‌ای  که بعضا کاسه داغ تر از آش می‌شوند و هیچ حرفی را جز حرف خود و هیچ مستندی را جز مستندات خود، قبول ندارند(یا حداقل نمی خواهند بشنوند و ببینند). اما هشدارها جدی گرفته نشده و حوادث نامبارک اتفاق افتاده و یا رویه‌های ناصحیح و نیازمند اصلاح، ادامه طریق می‌دهند. این سبک مدیریت اقتصادی، مدیریت پیشگیرانه است یا درمان گرا؟
ـ هشدارها و توجیه گری‌های لازم در خصوص ناکار آمد بودن رویه‌های کنونی دنباله گیری شده در خصوص اشتغال کشور به مدیران مرتبط دارایه می‌شود، اما آنچه که ملاحظه و مشاهده می‌شود، توجه به امار است و بیان موفقیت‌ها. این سبک مدیریت اقتصادی،مدیریت پیشگیرانه است یا درمان گرا؟
ـ شنیده‌ها در خصوص بعضی از کارکنان و مدیران فعال در حوزه‌های گمرک و حوزه بانکی کشور(تاکید می شود برخی از افراد) نشان می‌دهد که این گروه اقلیت فعال در شبکه بانکی و گمرکات کشور، یک شبه راه صد ساله را طی کرده‌اند. مصادیق این مورد، مسلما در جلوی چشم خیلی از مدیران قرار داشته ولی حداقل زحمت واکنش و پیگیری علل احتمالی چنین تغییراتی در آنها ملاحظه نمی‌گردد. این سبک مدیریت اقتصادی، مدیریتی پیشگیرانه است یا درمان گرا؟
در حوزه مسکن(اجاره بها و قیمت خرید و فروش)،در حوزه مواد غذایی( محصولات لبنی، محصولات پروتئینی، میوه جات)،در حوزه واردات وابسته به ارز، در حوزه تولید داخلی و دیگر حوزه های قابل ذکر، قیمت ها بشکلی افسار گسیخته افزایش پیدا می‌کنند. کار بجایی می‌رسد که صدای مراجع و ائمه جمعه و جماعت در سراسر کشور در می‌آید. در چنین شرایطی، برخی از مدیران اقدام به توجیه کار نموده، برخی از مدیران منکر گرانی می شوند ، برخی از مدیران این حادثه را بر گردن سایر افراد و جریانات انداخته، برخی نیز با آمار و ارقام قصد موجه و طبیعی جلوه دادن وقایع را دارند. این سبک مدیریت اقتصادی،مدیریتی پیشگیرانه است یا درمان گرا؟
موارد قابل بیان دیگر را می‌توان در حوزه‌ها و مباحث گردشگری داخلی و خارجی، برخوردهای صرفا تعزیراتی با مسایل اقتصادی، سطح کارآمدی مناطق آزاد تجاری، کیفیت کالاها و خدمات داخلی و غیره ملاحظه نمود اما از آنجا که نوشتار حاضر قصد اطاله کلام را ندارد، لذا بیان سایر مصادیق و بحث در خصوص پیشگیرانه یا درمان گرا بودن سبک‌های مدیریت اقتصادی در آن حوزه‌ها و موضوعات را بر عهده خوانندگان می‌گذارد. با این وجود ، قطع به یقین می‌توان علل برخی از عدم توفیق‌ها در حوزه اقتصاد خرد و کلان کشور را در برخی از انتصابات نادرست انجام شده در حوزه‌های گوناگون مدیریتی (با تاکید بر مدیریت اقتصادی) جستجو نمود.

منبع : Azadnegar