مدیریت و صنعت

مدیریت و صنعت

Iran Industrial Management
مدیریت و صنعت

مدیریت و صنعت

Iran Industrial Management

۱۰ دلیل عمده شکست یک پروژه


دلایل گوناگونی برای شکست یک پروژه وجود دارد، ولی مدیر پروژه نباید از این بابت نگران شود چرا که بیشتر این دلایل می توانند تحت کنترل وی باشند و از بابت جای امیدواری است. در این مقاله 10 دلیل عمده شکست یک پروژه و آنچه که باید در این رابطه انجام داد تشریح شده است.

 

1- منابع ناکافی (Insufficient resource)

مدیر پروژه گاهی در شروع پروژه منابع و بودجه ناکافی به پروژه اختصاص می دهد. مدیر پروژه باید میزان منابع و بودجه کافی که نیاز دارد و آنها را در اختیار ندارد به سرمایه گذار (حامی) پروژه بدون فوت وقت اطلاع دهد.

 

 

2- مهلت های غیر ممکن  (Impossible deadlines)

در برخی از موارد مهلت های پروژه دستیافتنی نیستند. در چنین مواردی مدیر پروژه باید این موضوع را با حامی پروژه مطرح کرده و وی را توجیه نماید تا بتواند زمانبندی این مهلت ها را منطقی نماید.

 

3- ارتباطات ضعیف  (Poor communication)

مدیر پروژه در تشریح وضعیت پروژه به اعضای پروژه و حامی پروژه ناموفق است و همه فکر می کنند که پروژه به خوبی در حال پیشرفت است تا اینکه نتایج مورد انتظار در مهلت  های از پیش تعیین شده بدست نمی آید. مدیر پروژه باید بی درنگ و از همان ابتدای پروژه تمامی لغزش ها را گزارش دهد و آن ها را پنهان نسازد. در این صورت به ذینفعان پروژه این فرصت را داده می شود تا برای بازگشت به وضعیت مناسب به مدیر پروژه کمک کنند.

 

4- عدم تمرکز  (Lack of focus)

هنگامی که گروه پروژه نمی دانند چه انتظاری از آنها وجود دارد، تمرکز خود را روی پروژه از دست می دهند. از آنها خواسته می شود تا وظیفه ای را انجام دهند ولی به آنها گفته نمی شود چه چیزی و در چه زمانی مورد نیاز است. هر یک از اعضای پروژه باید هدف مشخصی برای برآورده شدن داشته باشند. آنها باید مهلت برای کارهایشان داشته باشند و مدیر پروژه باید میزان پیشرفت کارهای محوله به آنها را در هر مرحله از پروژه پایش و اندازه گیری نماید.

 

5- دلگرمی ضیعف  (Low morale)

حین پیشرفت پروژه اگر دلگرمی به گروه پروژه داده نشود آنها انگیزه ای نخواهند داشت. وقتی مدیر پروژه از گروه پروژه رعایت چارچوب های زمانی را انتظار دارد باید انگیزه کافی برای پیشرفت پروژه را نیز ایجاد نماید. همچنین مدیر پروژه باید به خودش نیز انگیزه قوی بدهد. تنها با سلامت بخشیدن، آرامش خاطر دادن و ایجاد انگیزه واقعی مدیر پروژه می تواند این دلگرمی را به دیگران در گروه پروژه اعطا نماید.

 

6- پشتیبانی ناکافی  (Insufficient support)

مدیر پروژه معمولا از حمایت ناکافی حامی پروژه برخوردار است. هیچ کس نیست تا برای حل مسایل پروژه یا تامین منابع بیشتر در مواقع ضروری کمک کند. در موارد این چنینی مدیر پروژه باید موضوع را با حامی پروژه در میان گذشته و با او به طور شفاف و رک گفتگو کند و آنچه را که مورد نیاز است به او یادآوری نماید.

 

7- خزش محدوده پروژه (Scope creep)

گستره کاری پروژه معمولا تغییر می کند، به طوری که مدیر پروژه قادر نخواهد بود با انتظارات ثابتی روبرو باشد. گستره کاری پروژه باید به طور شفاف تعریف شود و سپس طی فرآیندی مشخص تغییرات درخواست شده به طور رسمی تایید شوند.

 

8- چارچوب زمانی طولانی  (Lengthy timeframes)

دامنه زمانی پروژه ممکن است به سادگی طولانی شود. هر گاه نیازمندی های مشتری زمان بندی پروژه را تغییر دهد، مدیر پروژه باید پروژه را به پروژه های کوچک و قابل تحویل تفکیک نماید.

 

9- نبود ابزار مناسب  (Lack of tools)

فقدان ابزاهای مناسب برای انجام وظایف پروژه می تواند باعث بروز مسایل گوناگونی شود. استفاده از ابزارهای کیفیت خوب مانند الگوها، فرآیندها و یک روش شناسی برای پروژه، پروژه را با موفقیت همراه خواهد ساخت.

 

10- عدم مشارکت مشتری (Customer involvement)

به مشارکت نگرفتن مشتری باعث بروز خطاهای مهلکی در پروژه می شود. مدیر پروژه باید مشارکت مشتری را حین اجرای پروژه به منظور حصول اطمینان از اینکه نیازمندی ها وی تامین می گردد، جلب نماید. این نکته مهم را باید به یاد داشت چنانچه مشتری راضی باشد پروژه موفقیت آمیز تلقی می گردد.


منبع : مشاور مدیریت

چگونه درآمد خود را افزایش دهیم؟


راه‌های افزایش درآمد از مقولاتی است که همواره مورد تأمل و تفکر بسیاری از افراد و حتی سیاستگذاران بوده است، اما واضح است که برای وارد شدن به این مقوله و تصمیم‌گیری برای آن باید ابتدا از درآمد و راه‌هایی که می‌تواند ما را به هدف افزایش آن نزدیک کند، درک وسیعی داشته باشیم. 
درآمد، مفهومی عام است که می‌توان پیرامون آن در سطح جهانی، ملی، منطقه‌ای و فردی تفاسیر مختلفی ارائه داد، اما آن‌چه در این مقاله می‌خواهیم به آن بپردازیم، نگاه به درآمد از زاوایه‌ی فردی و در مناطق روستایی است. بنابراین ما می‌خواهیم بدانیم که یک فرد، یک خانوار روستایی چگونه می‌تواند درآمد خود را افزایش دهد.

منابع درآمد خانوار 
اصولاً منبع اصلی درآمد هر فرد یا خانوار، درآمد ناشی از کار یا شغلی است که فرد یا افراد نان‌آور خانواده به آن مشغولند. اما یک خانواده از راه‌های دیگری هم می‌تواند درآمد کسب کند. مثلاً ممکن است خانواده‌ای زمین یا خانه‌ای را اجاره دهد و از محل آن نیز کسب درآمد کند، یا حسابی در یک بانک داشته باشد که ماهانه به آن مقداری سود تعلق بگیرد. گاهی هم برخی افراد اوراق قرضه یا سهام بورس را خرید و فروش می‌کنند یا از سود سالانه‌ی این اوراق استفاده می‌کنند. البته همه‌ی این منابع می‌تواند در یک خانواده‌ی روستایی هم باشد، ولی عمده درآمد خانوار روستایی از طریق فعالیت‌های کاری مربوط به امرار و معاش آن تأمین می‌شود که سهم عمده‌ای را در برآوردن نیازهای ضروری خانوار اعم از خوراک، پوشاک، مسکن و... ایفا می‌کند. 

چگونه درآمدهای خود را افزایش دهیم؟

«لطفاً اضافه درآمد خود را صرف خرید کالاهای مصرفی نکنید»، بلکه بهتر آن است که با آن اضافه درآمد، دارایی‌هایی را خریداری کنید که در طول زمان به ارزش آن‌ها افزوده می‌شود. 
پیش‌ترها، اغلب زنان درآمد حاصل از کار خود را به خرید زیورآلات و به خصوص طلا اختصاص می‌دادند، یا گاه‌گاهی پول‌های حاصل از درآمد را به حساب‌های سپرده‌ی کوتاه‌مدت و بلندمدت با سود مشخص واریز می‌کردند. البته هنوز هم این کار، بهتر از خرید لوازم غیرضروری و لوکس است، اما در دنیای مدرن امروز می‌توان خیلی بیشتر از این‌ها هم درآمد کسب کرد. 
اما چه دارایی‌هایی را می‌توان با درآمد اضافی خریداری کرد که روز به روز به ارزش آن اضافه شود، یا لااقل از ارزش آن کاسته نشود؟ برخی خرید املاک و مستغلات را بهترین راه ممکن پیشنهاد می‌کنند.

اما هر کاری که می‌کنید و هر شیوه‌ای را که پیش می‌گیرید، یادتان باشد که در دنیای امروز، بزرگ‌ترین بازنده کسی است که تنها مصرف می‌کند، آن هم مصرف مازاد بر نیاز؛ و به خاطر بسپارید که فقط زمانی به مصرف کالای غیرضروری بپردازید که به همان میزان توانسته باشید درآمد اضافی از تولید کسب و کار خلق کرده باشید.

مریم سلیمانی موحد (کارشناس اقتصاد) 

تاریخچه بورس در ایران و جهان


بورس سهام در کشورهای پیشرفته ,‌بازار متشکل سرمایه است و وظایف مهمی از تخصیص بهینه منابع و جلب پس اندازها برای امور تولیدی و سود آ وری برای سرمایه های مردم را به خوبی انجام می دهد . بدیهی است تامین منابع مالی برای شرکت ها , از مهمترین خصوصایت بورس در کشورهای پیشرفته است . 
بورس بازاری است همانند بازارهای دیگر که عده ای جنس هایشان را عرضه می کنند و دیگران آ نرا می خرند، اما در این بازار جنس مورد معامله ، سهام شرکتها یا اوراق قرضه است که دولتها یا شرکتها و موسسات معتبر آ نرا منتشر می کنند. در بورس برای جلو گیری از ضرر کمتر مقررات سختی اعمال می شود، تا هم شرکتها و هم مردم منتفع شوند. 
بورس اوراق بهادار یکی از کانالهــای مهم سر مایه گذاری در دنیا به شمار مـــی رود و نبض بازار های جهان در بورس های مهم کالا و اوراق بهادار می تپـد، هم چنین بورس شیوه ای برای جمع آوری سرمایه های کوچک وبزرگ وهدایت آ ن به اقتصاد کشور و استفاده از آ نها در تولید و ارائۀ خدمات می باشد.و زمینۀ رشد و توسعۀ اقتصادی و صنعتی را فراهم نموده و با ایجاد مشا غــل جدید و بکار گیری جوانان کشور به مبارزه با بیکاری می پردازد ،و بسیاری ازآ سیبهای اجتماعی ناشی از بیکاری نظیر سرقت ، بزهکاری و غیره کاهش می یابد.

تاریخچۀ بورس در جهان 

واژه "بورس" از نام خانوادگی فردی به نام " واندر بورس " اخذ شده که در اوایل قرن پانزدهم در شهر بروژ در بلژیک می زیسته و صرافان شهر در مقابل خانه ی او گرد می آمدند و به داد و ستد کالا ,‌پول و اوراق بهادار می پرداختند . نام وی بعدها به کلیه ی اماکنی اطلاق شد که محل داد و ستد پول و کالا و اسناد مالی وتجاری بوده است. 
تشکیل اولین بورس اوراق بهادار در جهان در سال 1460 روی داد . دراین سال در شهر " آنورس " بلژیک که موقعیت تجاری قابل ملاحظه ای داشت , اولین بازار متشکل سرمایه به وجود آمده است . 
رشد بورس سهام و جا افتادن آن در عملیات تجاری و اقتصادی , با انقلاب صنعتی اروپا و شکوفایی اقتصاد تازه متحول شده آن قاره از کشاورزی به صنعتی همراه بوده است . نکته قابل توجه آنکه درست در هنگام جهش معاملات بورس وپا گرفتن آن ,‌دولت اروپایی مانند آلمان , انگلیس و سوئیس , قوانین ومقرراتی ناظر بر فعالیت این نهاد وضع کردند و قبل از اینکه امنیت سرمایه گذاری به خطر افتد و موجباتی فراهم شود که صاحبان پس اندازهای کوچک , صنایع نو پای اروپا را از موهبت مشارکت خود محروم سازند ,‌ضمانت اجرای قانونی وضع شد تا از هر گونه تقلب و تزویر و پایمال شدن حقوق صاحبان سهام , جلوگیری گردد . 
اولین بورس اوراق بهادار جهان در اوایل قرن 17 در شهر آمستردام تشکیل گردید و کمپانی معروف استعماری " هند شرقی " سهام خود را در آن بورس عرضه نمود, بورس آمستردام امروزه نیز یکی از منابع مهم تامین سرمایه در سطح بین المللی است. 
دومین بورس معتبر دنیا , بورس لندن است که از سال 1801 میلادی با انتشار 4000 سهم 50 پوندی به مبلغ 200000 پوند افتتاح گردید و آغاز به کار نمود. از ابتدای امر در بورس لندن اوراق بهادار خارجی و داخلی مورد داد و ستد قرار می گرفته است. 
در آمریکا اولین محل شناخته شده به عنوان بورس اوراق بهادار در نیویورک و در محوطه ای در زیر سایه ی درخت نارون بزرگی در خیابان " وال استریت " بود که بعدها به قهوه خانه ای در نزدیکی همان محل انتقال یافت. ( 1972 م.) 
بورس وال استریت با جمع آوری مبالغی به عنوان ورودیه از دلالان و گسترش عملیات تقویت شد و به مجتمع تجاری عظیمی مبدل گردید که بعدها به عنوان بورس سهام نیویورک رسما به ثبت رسید. 
بورس نیویورک در حال حاضر بزرگترین بازار سرمایه ی دنیاست.در آمریکا از حدود 250 میلیون نفر جمعیت آن کشور, 80 میلیون نفر سهام دار بورس و در انگلستان از حدود 50 میلیون نفر جمعیت کشور, 25 میلیون نفر سهام دار بورس هستند. 

تاریخچۀ بورس در ایران 

در سال 1315 شمسی دو کا رشنا س هلندی و بلژیکی ، فقط به منظور بررسی امکا نات قا نونی تشکیل ساز مان بورس در ایران به ایران سفر کردند. اما سالها اتاق صنایع و معادن، بانک مرکزی و وزارت بازرگا نی به مطالعه راجع به آن پرداختند ودر سال 1341 با تشکیل کمیسیونی موضوع تاسیس بورس اوراق بهادار به صورت جدی دنبال شد . ودر سال 1345 قانون و مقررات تشکیل بورس اوراق بهادار تهران تهیه و به مجلس ارائه و تصویب گردید. بورس مکانی است برای ایجاد تماس بین عرضه کنندگان و تقاضا کنندگا ن سرمایه ،که با جذب و بکار گیری سر ما یه های کوچک حجم سرما یه گذاری را در جامعه با لا می برد و نرخ تورم را کاهش داده و توزیع ثروت ودرامد را عادلانه تر می کند. 

بازر گانان و صاحبان صنایع می توانند اوراق مورد پذیرش در بورس را نزد بانکها و موسسات اعتباری وثیقه بگذارند و ا عتبار مورد نیاز خود را در یافت کنند و جریان نقدینگی بنگاههای خود را تنظیم کنند..(عبدالله زاده، 1382، ص34) 
از آ نجایی که مخاطبان دولت در سالهای اخیر اقشار کم درآمد و بی بضاعت جامعه می باشد، ظاهرا دولت توجه زیادی به سهامداران بورس ندارد، زیرا هدفش توزیع عادلانه تر ثروت ، و از بین بردن شکافهای در آمدی است ، تا تولید ثروت برای سهامدارن . 
اما از آن جایی که سرمایه های بورس در تولید و اشتغال کشور بکار گر فته می شود ، و نیز حجم نقدینگی را کاهش داده و با تورم مبارزه می کند ، لذا بورس نیاز مند حمایت دولت می با شد. 
وضعیت بورس در ایران 
" در ایران , بورس محلی است برای انجام معاملات ثانویه روی سهام شرکت ها ی پذیرفته شده " از این تعریف ساده این طور بر می آید که قبلا باید سرمایه گذاری مشخصی روی یک شرکت یا کارخانه ای انجام شده باشد ( بازار اولیه ) و با تامین شرایط مشخصی , این شرکت در بورس پذیرفته شود تا بتوان آن را روی میز بورس معامله کرد ( بازار ثانویه ) . 
اگر این تعریف را برای بورس ایران پذیرفته باشیم , دیگر منطقی نخواهد بود که بگوییم : بورس اوراق بهادار در فرایند توسعه اقتصاد کشور , در رهایی از وابستگی به در آمدهای نفتی از اهمیت زیادی برخوردار است . در واقع نقش بورس درگردآوری نقدینگی راکد یا غیر مولد و هدایت پس انداز های سرگردان به سوی مصارف سرمایه گذاری , تشکیل سرمایه ثابت و تامین منابع مالی , سرمایه گذاری های مولد , جلب مشارکت های مردمی در راه عمران ملی ,‌ گسترش مالکیت مردمی , جلوگیری از فرار سرمایه, جذب سرمایه های خارجی , کاستن از فشار کسری بودجه و کمک به رشد اقتصادی انکارناپذیر است . 
ناگفته پیداست وقتی کارخانه ای قبلا با سرمایه گذاری بخش خصوصی یا غیر خصوصی تاسیس شده و چند سا ل از فعالیت آن گذشته باشد و اکنون صاحبان آن در بورس مالکیت آن را منتقل می کنند , در واقع پول یا سرمایه از یک سو به سوی دیگر می رود ,‌ یا از صندوق یک شرکت سرمایه گذاری به صندوق بانک یا سازمان دیگری سرازیر می شود ,‌ِِِِِ و بورس در این میان در فرآیند توسعه اقتصادی هیچ نقشی ایفا نمی کند . هیچ نقدینگی راکد یا غیر مولد و هیچ پس انداز سرگردان (‌ اگر اصلا بتوان گفت که پس انداز می تواند سرگردان باشد ) به سوی سرمایه گذری مولد و ... هدایت نمی شود . (راعی،1381،ص16) 

 10نکته که هر سهامداری باید بداند! 

برای سرمایه گذاری در بورس توجه به برخی نکات می تواند مفید باشد و مارا در رسیدن به اهدافمان یاری دهد. موارد زیر از جمله نکات مهمی هستند که برخی از آنها از اصول مهم و پایه ای سرمایه گذاری در این حیطه اند: 
۱- انتخاب صنعت برتر : در میان صنایع مختلف صنایعی هستند که میانگین بازده آنها از میانگین بازده بازار بیشتر است. 
پس چرا آنها را انتخاب نکنید؟! 
۲- انتخاب شرکت برتر : پس از گزینش صنعت برتر حالا به سراغ شرکتهایی بروید که بازده آنها از میانگین بازده صنعت بالاتر است . 
منظور از بازده، کلیه سودهای منتفع از شرکت اعم از EPS ، اختلاف قیمت، سهام جایزه و... در یک مدت معین می باشد. 
۳- میزان نقد شوندگی: هیچگاه سهمی نخرید که در فروش آن دچار مشکل شوید. نقد شوندگی عامل بسیار مهمی است که هرگز نباید مورد غفلت قرار گیرد. این فاکتور متاثر از پارامترهایی مثل حجم معاملات شرکت، تعداد سهام معامله شده، دفعات معامله، تعداد خریدار و... می باشد. نقد شوندگی به صورت رتبه ای مطرح می شود و رتبه 1 به معنای بالاترین میزان نقد شوندگی است و رتبه های 2 و 3 و 4 و ..... به ترتیب نقد شوندگی کمتری دارند. 
برخی از افراد تا رتبه 100 را قابل قبول می دانند. بعضی ها بیشتر از 50 نمی روند و عده ای هم به بیشتر از 20 رضایت نمی دهند. به هرحال بسته به استراتژی و هدف سرمایه گذاری تان، ملاکی را برای خودتان قرار دهید. 
لازم به ذکر است که رتبه نقد شوندگی در یک محدوده زمانی قابل محاسبه است مثلا یکساله، شش ماهه، یکماهه و... اما در بیشتر موارد از نقد شوندگی 3 ماهه استفاده می شود. 
۴- میزان سهام در دست سهامداران عمده: هر چه این میزان کمتر باشد و سهم یک شرکت بیشتر در دست مردم و سهامداران جز باشد، بهتر است. چرا که در اینجا عرضه و تقاضای واقعی است که میزان قیمت را تعیین می کند. در صورتیکه قسمت اعظمی از سهام یک شرکت در دست سهامداران عمده باشد به همان نسبت آنها می توانند کنترل بیشتری را بر آن سهم اعمال کنند. و در این بین سهامدار جز است که ضرر می کند. 
۵- اخبار اقتصادی-سیاسی: همواره به اخبار داخلی و خارجی توجه داشته باشید. فکر نمی کنم روزانه 15 دقیقه گوش دادن به اخبار یا مطالعه روزنامه ها وقت زیادی بگیرد اما کمک بزرگی به شما خواهد کرد تا بتوانید در برخی موارد روند بازار را پیش بینی کنید و همینطور صنایع خاصی را مورد توجه قرار دهید . 
۶- P/E این شاخص مطالب بسیار زیادی به ما می گوید. مثلا به ما می گوید که جو بازار از یک سهم بخصوص چه انتظاری دارد. میزان بالای این شاخص می تواند نشاندهنده این واقعیت باشد که سهامداران چشم امید به آن سهم بسته اند و باور دارند که پیشرفت قابل ملاحظه ای خواهد داشت. 
میزان رشد P/E را نیز فراموش نکنید سالهای مختلف را باهم مقایسه کنید شرکتهای یک صنعت را نیز با یکدیگر مقایسه کنید. 
۷- اخبار طرح و توسعه شرکت: به دنبال اخبار و اطلاعات شرکت مورد نظرتان بر آیید. آیا شرکت طرح تو سعه، افزایش سرمایه، پروژه های آتی دارد یا خیر؟ مسلما انتخاب شرکتی که موارد مذکور را دارد به جای شرکتی که مدتها است افزایش سرمایه نداده، پروژه جدیدی اجرا نکرده و طرحی برای آینده ندارد عاقلانه تر است. مخصوصا سرمایه گذاری که تصمیم به استمرار و ادامه سرمایه گذاری دارد حتما باید به این مطلب توجه کند. 
۸- میزان رشد EPS : کدام شرکتها رشد EPS بیشتری داشته اند؟ کدام شرکتها معمولا در اول سال مالی EPS پایین تری اعلام کرده و در طول سال مرتبا آنرا تعدیل مثبت می کنند؟ آنها را از نظر دور ندارید. 
۹- سبد سهام: همیشه سبد سهام درست کنید. با این کار ریسکتان را پایین می آورید. به قول یک مثل قدیمی همه تخم مرغها را داخل یک سبد نگذارید. در تشکیل سبد، تعدد و تنوع شرکت و صنعت را فراموش نکنید. 
۱۰- استراتژی: همواره یک استراتژی داشته باشید. و خود را مقید به پیروی از آن بدانید. متاسفانه اکثر ما دنباله رو دیگران هستیم بدون اینکه خودمان برنامه مشخصی داشته باشیم و فقط با تقلید از دیگران پی آنها می رویم . البته تقصیر هم نداریم چون اطلاعات کافی وجود ندارد و بطور تخصصی به سهامداری که در خیلی از جاها یک شغل است و یک تخصص پیچیده و البته پر سود، نپرداخته ایم. 

جرات تغییر , آغاز پیشرفت شغلی

حتما جمله یا جملاتی همچون «در فلان جا کار می‌کنم، چاره دیگری ندارم» را شنیده‌اید. آیا شما هم از آن دسته افرادی هستید که پس از یافتن یک شغل و استخدام در یک جا، تا فرارسیدن بازنشستگی‌ همانجا ساکن می‌شوید یا ترجیح می‌دهید هرچند سال یک بار، تحولی در زندگی حرفه‌ای‌تان ایجاد کنید و شغل، محل کار یا کارفرمای جدیدی را تجربه کنید؟



برای بسیاری از افرادی که در یک شغل ماندگار می‌شوند و سال‌ها تجربه کسب می‌کنند، تغییر شغل و یافتن موقعیت‌های جدید کاری، به کاری بسیار سخت و شاق تبدیل می‌شود. کابوس بیکارشدن و نیافتن شغل دلخواه، طی کردن مجدد همه مراحل فرآیند استخدام، به خطر انداختن امنیت شغلی که با سال‌ها کار در یک مکان ثابت کسب شده و.... از جمله فاکتورهایی هستند که باعث می‌شوند افراد با وجود نداشتن شور و شوق اولیه در کار خود، بی‌انگیزگی و کار از روی اجبار، به استقبال موقعیت‌های جدید شغلی نروند.

از سوی دیگر، اگرچه بیکارشدن و از دست دادن شغل مورد علاقه یا مسائل دیگری همچون تعدیل نیرو در یک شرکت و غیره، ‌انگیزه دیگری است که افراد را به جست‌وجوی شغلی جدید وامی‌دارد، اما بسیاری از افراد (بخصوص کسانی که سال‌ها در یک شغل تجربه کسب کرده‌اند) پس از چندی از تلاش برای یافتن شغلی جدید ناامید شده و به بیکاری تن می‌دهند.
به‌راستی چه چیزی باعث می‌شود بعضی‌ها پیش خودشان فکر کنند که هنگام تغییر شغل و یافتن کاری بهتر فرا رسیده است؟ شاید علاقه‌شان را به‌کاری که انجام می‌دهند و شغل فعلی‌شان از دست می‌دهند. شاید با خودشان فکر می‌کنند نیاز به تحولی در محیط اطرافشان دارند. شاید به این نتیجه می‌رسند که به لحاظ روحی، نیاز به‌کار دیگری دارند که آنها را بیشتر ارضا ‌کند. شاید خطر اخراج شدن را پیش روی خود می‌بینند. 
شاید همه اینها، بخشی از دلایلی هستند که باعث می‌شود افراد، زندگی حرفه‌ای خود را مروری دوباره کنند و به فکر فتح قله‌های جدید و پیمودن راه‌های نرفته بیفتند. آیا برای تغییر شغل یا یافتن شغلی بهتر، بی‌تابی می‌کنید؟ آیا آرزو می‌کنید ‌ای کاش در پست فرد دیگری بودید؟ با پاسخ دادن به اینگونه پرسش‌ها می‌توانید بفهمید آیا برای برداشتن گام‌های بلندتر در این مقطع از زندگی حرفه‌ای خود، آماده هستید یا نه؟ 
درنهایت به خاطر داشته باشید تغییر شغل یا تغییر محیط کار فعلی، بخشی از فرآیند طبیعی هر زندگی است. مطالعات در این زمینه نشان داده است بیشتر افراد در طول زندگی، شغل خود را (منظور از شغل، پست یا مسوولیت خاصی است که افراد در ارتباط با رشته تحصیلی، مهارت‌ها و توانایی‌های خود دارند و نه حرفه) چندین بار عوض می‌کنند. 
خیلی از افراد شغل خود را عوض می‌کنند چون کارشان را دوست ندارند، کارفرمایشان را دوست ندارند، محیط کارشان را نمی‌پسندند، با همکاران خود اختلاف دارند و.... بنابراین گام اول در تغییر شغل، مشخص کردن چیزها و کارهایی است که دوست ندارید و همچنین آگاهی از زمان لازم برای انجام این کار. 
با این حال، آگاهی از آنچه دوست ندارید تنها یک بعد قضیه است، زیرا در نقطه مقابل باید بدانید چه کاری را به جای کار فعلی خود دوست دارید، چه کارفرمایی را می‌پسندید، در چه محیط کاری احساس رضایت‌خاطر بیشتری خواهید کرد و... تا بتوانید در مسیر تغییر شغل، گام درستی بردارید و کمتر خطر کنید. 
چه کاری شما را به هیجان می‌آورد؟ در اوقات فراغت به چه کاری علاقه دارید؟ آیا تحصیلاتتان با کاری که انجام می‌دهید همخوانی دارد؟ چند ساعت در روز کار می‌کنید؟ آیا کار زیاد شما را خسته کرده است یا بی‌علاقگی به کاری که انجام می‌دهید؟ 
همین که علایق خود را کشف کردید وقت بیشتری را صرف تحقیق درباره مشاغلی کنید که به شکلی در ارتباط با علایق شما هستند. از داشتن شک و هراس در این مرحله نترسید، چون داشتن چنین حسی در فرآیند تغییر شغل اجتناب‌ناپذیر است، چراکه تغییر شغل یعنی خطر؛ همچنین میزان تحقیقات شما بستگی به این دارد که چقدر می‌خواهید طیف فعالیت‌های خود را تغییر دهید. 
فرض را بر این بگیرید که از شغل کنونی خود خسته شده‌اید و احساس می‌کنید نیاز به یک تنوع حرفه‌ای دارید. درصدد تغییر شغل برمی‌آیید، اما برای لحظه‌ای با خود فکر می‌کنید که تکلیف آن همه تجربه‌ای که در شغل کنونی خود کسب کرده‌اید و برای آن آموزش دیده‌اید، سخت کار کرده‌اید و دشواری‌های مختلفی تحمل کرده‌اید، چه می‌شود؟ آیا باید همه آن‌ها را دور انداخته و از صفر شروع کنید؟ 
در حقیقت این چنین نیست و اینجاست که پای مهارت‌های قابل انتقال به میان می‌آید. مهارت‌های قابل انتقال به آن دسته از مهارت‌ها و توانایی‌هایی گفته می‌شود که در مشاغل گذشته خود یا از طریق انجام کارهای مختلف داوطلبانه، سرگرمی‌های مختلف، دنبال کردن علایق شخصی و غیره کسب کرده‌اید، اما می‌توانید از آنها در شغل جدید یا شغل بعدی خود استفاده کنید. 
به عنوان مثال مهارت‌های بسیاری همچون توانایی در مدیریت، روابط عمومی‌قوی، برنامه‌ریزی و... وجود دارند که قابل تعمیم در آن کاری هستند که تصمیم دارید از این به بعد انجام دهید، از این رو ممکن است خودتان هم از این که در شغل جدید به خاطر داشتن مهارت‌های سابق، تسلط و اعتماد به نفس زیادی دارید، تعجب کنید. 
همان‌طور که پیشتر گفته شد هنگام تصمیم‌گیری برای شغل باید در مرحله اول تشخیص دهید که چه کاری برای شما مناسب است و بخشی از این تشخیص به این مربوط می‌شود که بدانید در کدام حرفه‌ها یا مشاغل می‌توانید از مهارت‌هایی که دارید (مهارت‌های قابل انتقال) مجدد استفاده کنید.

آشنایی با انواع استانداردهای ایزو

ایزو (ISO) مخفف عبارت International Organization for Standardization به مفهوم سازمان بین‌المللی برای استانداردسازی است. در حال حاضر، این سازمان بین‌الملی متشکل از یک شبکه از مؤسسات استاندارد ملی در ۱۵۷کشور دنیا است، که بر پایه یک مرکز در هر کشور و یک مرکز اصلی در شهر ژنو - سوئیس- فعالیت می‌کند که وظیفه هماهنگی مراکز مختلف را برعهده دارد. امروزه رعایت استانداردهای ایزو در تولید و عرضه محصولات و خدمات از چنان اهمیتی برخوردار است که در عرصه تجارت جهانی، استاندارد‌های ایزو شرط اولیه در داد و ستدهای بین‌المللی قرار گرفته است.

ادامه مطلب ...

معرفی رشته طراحی صنعتی

چرا طراحی صنعتی ؟

در دنیای امروز و بویژه در کشورهای صنعتی، روند طراحی صنعتی و تمامی گرایشهای وابسته به آن چه از نظر شیوه و چه از نظر ابزار دچار تحولاتی بس شگرف شده است. از جمله این تغییرات میتوان بکارگیری گسترده کامپیوتر و ابزار جانبی آن در روند طراحی صنعتی را برشمرد.

نسبت تغییراتی که کامپیوتر در طراحی ایجاد کرده در مقایسه با روند دستی طراحی صنعتی همانند نسبت پزشکی عهد حکیم ابوعلی سینا به پزشکی مجهز به روبات عهد فعلی است.

طراحی صنعتی چیست ؟

طراحی صنعتی به عنوان یک رشته و شغل، آمیخته‌ای است از علم و هنر. هر یک از دو رکن علم و هنر آنچنان جایگاه محکم و استواری در پیکره طراحی صنعتی دارند که با حذف هر کدام، روند طراحی صنعتی به سرانجام نرسیده و نهایتاً نتیجه کار یا به سمت صنعت صِرف منحرف شده و یا به سوی هنر صرف.

با این توصیف می‌توان اولاً به این نتیجه رسید که طراحی صنعتی به‌حق نام مناسبی برای این رشته است، و دوم اینکه رشته‌های بالا کاربرد مشخصی در طراحی صنعتی دارند. به این معنا که طراح صنعتی الزاماً باید تسلط و اشراف کافی به موضوعات رشته‌های بالا را تا حدی که هدفش تامین گردد داشته باشد. در طراحی صنعتی هرگز یادگیری مستقل و صرف مکانیک، نقاشی، گرافیک یا غیره کمکی نمی‌کند، بلکه لازم است تا بسته به نیاز و هدف مشخص، اقدام به تحقیق و گردآوری اطلاعات در زمینه مورد نیاز نمود.

بنابراین میتوان گفت که طراحی صنعتی یک رشته جامع و ترکیبی است. تخصصی که برای کسب آن باید از هر زمینه تخصصی، اطلاعاتی مشخص داشت.

تعریف طراحی صنعتی

تا به اینجا به توصیف طراحی صنعتی پرداختیم. اما تعریف طراحی صنعتی در یک کلام عبارت است از :

تعیین ویژگی‌های کمی و کیفی کالا به منظور تولید به روش‌های صنعتی

همانگونه که طراحی اولین حلقه از زنجیر تولید یک کالا می‌باشد،‌ فرآیند طراحی صنعتی اولین حلقه از زنجیر تولید صنعتی یک کالا بوده و معادله‌‌ای است جامع برای رسیدن به وضعیت مطلوب کالا از نظر عملکرد،‌ فرم، سلیقه و تنوع‌طلبی و مد و هزینه.

گرایش‌ها و زیر گروه‌های طراحی صنعتی

رشته طراحی صنعتی گرایش‌ها و زیرگروه‌های متعددی دارد که مهمترین آنها عبارتند از :

· طراحی محصول : لوازم خانگی/ مبلمان اداری و خانگی / وسایل صوتی و تصویری/ ماشین‌های اداری/ نوشت‌افزار/ اسباب بازی و غیره.

· طراحی دکوراسیون :‌ شامل دکوراسیون خانگی، اداری، تجاری و غیره.

· طراحی محیطی: فضا، مبلمان و چیدمان شهری و کلیه فضاهای زیر مجموعه آن نظیر پارکها، نمایشگاهها، مراکز خرید، ایستگاههای اتوبوس و تاکسی و کلیه محیطهای عمومی، تاسیسات ترافیکی و نظایر آن.

· طراحی خودرو : طراحی بدنه و نمای داخلی خودرو.

· طراحی بسته‌بندی : بسته بندی کالا و محصولات مختلف.

· طراحی اصلاحی : اصلاح خصوصیات عملکردی یا فرمی یک محصول به منظور بهبود کارایی آن.

سبک‌ها، الگوها و متدهای طراحی صنعتی

در روند طراحی صنعتی نیز مانند خیلی از زمینه‌های دیگر الگوها و سبک‌های مختلفی وجود دارد که مجموعه‌ای از ویژگی‌ها و خصوصیات از پیش تعیین شده را برای سهولت کار در اختیار طراح قرار می‌دهد. بنابراین هر طراح صنعتی برای طراحی هر یک از موارد بالا می‌تواند بر اساس شرایط کاری خود، از یک یا چند الگوی طراحی زیر برای خلق ایده و طرح خود بهره ببرد. در اینجا به دو عنوان از این الگوها و سبک‌ها اشاره می‌گردد :

الگوی طراحی برای آینده :‌ طراحی کالا و محصول با استفاده از المان‌ها و نمادهای فوق پیشرفته و بسیار مدرن و حتی تخیلی.

الگوهای طبیعی : طراحی کالا و محصول بر اساس عملکرد و یا فرم زندگی و ویژگی‌های ظاهری جانوران، گیاهان و طبیعت بی‌جان.

خصوصیات یک طراح صنعتی

با توجه به گرایش‌های طراحی صنعتی، ابداع، ابتکار، خلاقیت و ایده‌پردازی از پایه‌های اساسی کار هر طراح صنعتی می‌باشد. پس نمی‌توان به صرف وجود محصولات و روش‌های فعلی از نوآوری و ابتکار دوری جست. مسلما انسان تنوع‌طلب است و با توجه به همین اصل است که نوآوری در فرم ظاهری کالا و تولیدات ضروری مینماید و از آن مهمتر نیازهای عمکردی انان چنان وسیع و روزافزون است که خلاقیت و اختراع و ابتکار در کارکرد تولیدات و محصولات جایگاهی بس مهمتر می یابد. به عنوان مثال شما هیچگاه از بهترین غذا و یا لباس مورد علاقه خود به شکل پیوسته و پشت سر هم استفاده نمی‌کنید و این بدلیل دوری از تکرار و روزمره شدن آنها می‌باشد. به همین ترتیب پاسخ به تنوع‌طلبی استفاده‌کننده یکی ازعوامل مهم کار طراح در جهت رسیدن به طرح مطلوب است. همچنین با ارائه و تعریف روشها و سبکهای جدیدی از زندگی انسان (مثل آپارتمان نشینی، مسافرتهای هوایی طولانی مدت، عملیات نظامی، مسابقات اسکی سرعت که همگی الگوهایی جدید از زندگی انسان و زمینه بروز نیازهای جدید میباشند) ضرورتها و نیازمندیهای جدیدی در خصوص ابزار و روشها بروز میکند که نیازمند نگرش و دید عمیق طراح برای ارائه روشها و راه حهایی راهگشا در قالب ابزار و کالا و تولیدات نوین میباشد.

همواره در پروسه طراحی یک علت خارجی یا یک مخاطب غیر از خود طراح وجود دارد که نیاز طراحی را مطرح می‌کند. و اینکه طراح صرفاً به رفع نیاز مخاطب توجه و تامل داشته باشد اصلی از اصول اولیه طراحی صنعتی میباشد که مخاطب مداری نامیده میشود.

طراح با توجه به علم و هنر طراحی، محصول، محیط و یا روشی را برای مخاطب خلق میکند که خواسته‌های تعریف شده او را در جهت حصول به هدف معینی (مثلاً کسب امنیت، آرامش، سهولت استفاده، قیمت ارزان، آرامش و یا حتی لذت) مهیا سازد. طراحان صنعتی آشتی‌دهندگان صنعت، ‌هنر و اقتصاد هستند و در تمام کارخانجات و خطوط تولید دنیا در راس هرم مدیریت تولید کالا و محصولات قرار دارند.

ایجاد هویت واحد برای یک کالا یا یک گروه کالایی و یا حتی تمامی کالاهای تولیدی یک شرکت از دیگر وظایف طراح صنعتی است. بنابراین آنچه که شما به عنوان هویت کالاهای شرکت‌هایی همچون سونی، بی.ام.و، آدیداس، آرکوپال و یا نظایر آن می‌شناسید، نتیجه مستقیم خلاقیت، فعالیت، طراحی و تجزیه و تحلیل‌ طراحان صنعتی این شرکت‌ها می‌باشد.

طراحی محصول

طراحی محصول (PRODUCT DESIGN) یکی از گرایشهای مهندسی طراحی صنعتی بوده و عبارت است از روند طراحی یک محصول و کالا به قصد تولید صنعتی.

روند طراحی محصول را میتوان (و بلکه لازم است تا) با بکارگیری کامپیوتر به عنوان ابزار طراحی، آنالیز، نقشه کشی، حجم سازی و مدل سازی و ارائه (PRESENTATION) روند آن را تسریع و تصحیح و بهینه سازی نمود.

برخی مراحل طراحی محصول عبارتند از :

1 – تحقیقات و پژوهش های بازار

2 – آنالیز نمونه های احتمالی موجود

3 – مرحله تعیین هدف

4 – مرحله ایده پردازی و خلاقیت

5 – مرحله طراحی اولیه

6 – مرحله تعدیل طراحی

7 – مرحله طراحی نهایی

8 – مرحله نمونه سازی کامپیوتری

9 – مرحله تعدیل عملکردی

در روند کامپیوتری طراحی محصول میتوان هر کالایی را پیش از تولید درون کامپیوتر مشاهده و آنالیز نموده و از زوایای مختلف بررسی کرد. همچنین با استفاده از توان محاسباتی کامپیوتر میتوان محاسبات مختلف مراحل طراحی و تولید را با سرعت و سهولت و دقت راهبری نمود. تکنولوژی های موسوم به سی . ان . سی (CNC : COMPUTER NUMERIC CONTROL) امروزه این امکان را فراهم آورده تا فایل خروجی حاصل از طراحی قطعات صنعتی توسط نرم افزارهای نقشه کشی و طراحی فنی و مهندسی را مستقیما به ماشین ابزار سپرد و قطعه مورد نظر با دقت غیر قابل رقابتی از دستگاه تحویل گرفت

برآیند با بکارگیری روند علمی و خلاقانه طراحی صنعتی آمادگی دارد تا این دانش را برای تمامی واحدهای تولیدی ایرانی بکار گرفته و افقهای تازه ای از طراحی و تولید ایرانی را برای مخاطب ایرانی معرفی نماید.

انواع زمینه های کاربرد طراحی کامپیوتری محصول عبارتند از :

1 – طراحی کامپیوتری لوازم خانگی

2 – طراحی کامپیوتری مبلمان خانگی؛ اداری و تجاری

3 – طراحی کامپیوتری لوازم صوتی و تصویری

4 – طراحی کامپیوتری کامپیوتر و ماشینهای اداری

5 – طراحی کامپیوتری اسباب بازی و لوازم ورزشی

6 – طراحی کامپیوتری طلا؛ جواهر و ساعت

منبع : بلاگ فراسو

مدیریت آینده نگر

مقدمه

مسئله مدیریت وبه خصوص هدایت ورهبری، موضوعی است که همواره در زندگی اجتماعی انسان- وحتی قبل از آن مطرح بوده است. نقشی که رهبران ومدیران در تحولات تاریخی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، پیروزی ها، شکست ها، هدایت ها، گمراهی ها، سازندگی ها، ویرانی ها وبالاخره رشد وتکامل جامعه داشته اند، همواره بسیار مهم واساسی بوده است. این به گونه ای است که برخی آن را تنها عامل تعیین کننده در همه تحولات  میدانند و برخی دیگر آن را کلید پیشرفت جوامع وسازمانها در قرن اخیر برمی شمارند.

 

 


به طور کلی مدیریت از محدوده انسان شروع می شود ومی تواند تا تمامی جهان گسترش یابد. ودر کنار آن مدیریت سازمانها وگروهها نیز مطرح می گردد. از طرفی مدیریت سازمانهای پیچیده ودیوان سالارانه دنیای امروز، که برخی آن را دنیای سازمانی وعهد مدیریت نامیده اند، نمی تواند بدون آینده نگری فراگیر صورت پذیرد وکارایی لازم را داشته باشد.

دنیای مدیریت امروز با پیچیدگی روابط سازمانی، تنوع وظایف وپیشرفت روزافزون فناوری مواجه است ومدیریتی علمی وکلاسیک، همراه با برنامه ریزی وپیش بینی وآینده نگری را طلب می کند. مدیریت امروزی باید نقاط بحرانی برنامه های خود را درک کند وعوامل اثر گذار خارجی وداخلی حوزه ی خود را بشناسد در حقیقت باید برای برنامه های خود افق برنامه ریزی وزمان بندی تعیین کند وکنش های منفی اثر گذار را که احتمالا در طول اجرای برنامه ممکن است آن دچار بحران سازند، شناسایی وواکنش های خنثی کننده آنها را پیش بینی کند تا در هنگام بروز هر یک سریعا واکنش نشان دهند واز این طریق اجرای برنامه های خود را پایدار وپویا نگه دارد.

اینجاست که نقش آینده نگری به خوبی نمایان می گردد.

آینده نگری همچون پلی است درگذار از مدیریت سنتی به مدیریت استراتژیک وآینده نگر.عصر حاضر مرحله گذر مدیریت سنتی به سمت مدیریت علمی واستراتژیک – همراه با آینده نگری - است. امروزه یکی از تنگناها ومشکلات اساسی جوامع، عدم توجه به افق های زمان بندی وآینده نگری است. این مسئله باعث شده است که رکودهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی وسیاسی بر جوامع حکمفرما شود. نتیجه این شده است که، مدیریتی که مرحله گذر از سنتی به آینده نگری را طی نکند امروزه نمی تواند کارآمدی واثربخشی لازم را به وجود آورد. دلیل این مدعا هم وجود منابع فراوان در  بعضی از جوامع است که نتوانسته اند به رغم دارا بودن این امکانات به رشد وتوسعه لازم برسند وعلت این مسئله فقدان مدیریت شایسته وکارآ بوده است.


مدیریت آینده نگر چیست؟

در برابر این پرسش که« مدیریت علم است یا هنر؟» پاسخ های متعددی ارائه شده است. عده ای مدیریت را هنر وذات می پندارند ومعتقدند که مدیریت هنری ذاتی است وبرخی دیگر مدیریت را علم می دانند واعتقاد دارند مدیری موفق است که با اصول علمی مدیریتی امروز آشنا باشد. آنچه که درباره این عقاید می توان اظهار کرد، این است که می بایست شرایط زمانی ومکانی محدوده ی عملکردی وهدف سازمانی را در نظر گرفت.

اگر مدیریت وحوزه مدیریتی در شرایط گذشته لحاظ گردد، آن هم در قالبی محدود وسنتی وهمراه با حدس وگمان، بدون آینده نگری وعدم استفاده از فناوری، خودکار – گری (اتوماسیون) اداری وعدم استفاده از سیستم های اطلاعاتی مدیریت، آن گاه چه بسا هنر بودن مدیریت بیشتر تجلی پیدا کند. امروزه با پیشرفت فناوری،خودکار – گری اداری، تنوع وظایف مدیریتی وپیچیدگی های سازمانی که شکلی روزافزون یافته است، وتقسیم بندی سطوح مختلف مدیریتی در قالب مدیریت عالی یا راهبردی (استراتژیک )، مبانی یا تاکتیکی اجرایی یا عملیاتی وتفکیک برنامه ها کاری (که هر یک بسیار متنوع وپیچیده است )، بعید به نظر می رسد که مدیریت سنتی با ویژگی های آن – که تنها در کنار هنر ذاتی مدیریت مطرح می گردد – کارامد ومفید واقع گردد. بنابراین باتوجه به آنچه ذکرگردید،

می توان چنین نتیجه گرفت که هنر مدیریتی یک اصل است اما وقتی کارامد و اثربخش خواهد بود که علم مدیریت نیز به عنوان مکمل وزیربخش آن مطرح گردد. مدیریت امروز مدیریت علم وهنر است ومدیریتی است با هماهنگی، برنامه ریزی، سازماندهی، به کارگماری، هدایت ورهبری وکنترل ونظارت، فضایی را در سازمان به وجود آوردکه پرسنل و کارکنان سازمان بهترین یاری ها وپشتیبانی های خود را به صورت داوطلبانه وبا رضایت بندی به سازمان ارائه کنند.

بدین ترتیب هم اهداف سازمان به صورت بهینه تحقق پیدا می کند وهم اهداف پرسنل متحقق می شود ودلبستگی کارکنان به سازمان نیز افزایش می یابد.

بدیهی است ایجاد چنین فضای مناسبی در سازمان مستلزم تصمیم گیری مطلوب از طرف مدیر است. از طرف دیگر، مدیر باید با توجه به رسالت خود ومسئولیتی که پذیرفته است، تلاش کند که همواره اهداف سازمانی را با بهترین وجه متحقق سازد ودر کنار آن با برنامه ریزی وزمان بندی وآینده نگری مطلوب واتخاذ تصمیمات صحیح، زمینه های رشد توسعه حوزه مدیریتی خود را فراهم آورد.

این تنها در صورتی میسر می شود که مدیر، استفاده از ابزارها وتکنیک های موجود سیستم های  اطلاعاتی مدیریت وخودکار گری اداری را سرلوحه کار خود قرار دهند. زیرا جوهره کار مدیریت تصمیم گیری است وتصمیم گیری در فضایی پیچیده ومشکل آفرین مستلزم کسب اطلاعات وپیش بینی های لازم درباره تصمیم است. نیز همان طور که بیان شد، دیگر زمان آن گذشته است که مدیر با استفاده از سلائق شخصی وبراساس حدس وگمان تصمیم گیری کند، یا اینکه به جای سیاست گذاری، سیاسی کاری کنند به طور کلی مدیریت ایستا امروزه ناکارآمد شده است وتصمیم گیری بدون داشتن اطلاعاتی لازم درباره ی تصمیم نه تنها اهداف تصمیم را متحقق  نمی کند بلکه ممکن است خسارات جبرای ناپذیری را نیز به وجود آورد. عدم اطمینان از آینده باعث می شود که مدیران خطر گریز شوند وکمتر جرات کنند که تصمیمات لازم وراهبردی بگیرند؛ وبالطبع این مسئله در کارآیی سازمان تاثیر منفی خواهد داشت.

بنابراین امروزه مدیریتی کارآمد واثربخش خواهد بود که زمان را در اختیار بگیرد وبه عبارتی دیگر، با آینده نگری وپیش بینی های لازم درباره ی تصمیمات سازمانی خود وهمچنین شناخت از کنش های منفی واثرگذار خارجی وداخلی حوزه ی مدیریتی خود، همواره با برنامه ریزی مطلوب واکنش های مناسب را پیش بینی وطراحی کند این شیوه می تواند در شرایط بحرانی، سازمان وی را پایدار نگه دارد. نتیجه این که ماهیت کار مدیریت تصمیم گیری است، وتصمیم گیری فرایندی است که مدیر باید قبل از اجرا وهرگونه اقدامی صورت دهد. این فرایند، مستلزم آینده نگری وپیش بینی لازم است تا تصمیم با ضریب اطمینان بالا وخطرپذیری زیاد گرفته شود.

حسینعلی نادری -عضو هیئت علمی دانشگاه زاهدان

آرگونومیک چیست؟


آرگونومیک علم طراحی سازگار محیط و محصولات با کاربران است. لغت ارگونومیک از لغات یونانی «ارگون» به معنای «کار» و «نوموس» به معنای «قانون» گرفته شده است و اصطلاحا به معنی انطباق کار برای افراد، از طریق طراحی وظیفه و روش ها و نیز انطباق افراد با کار از طریق استفاده مناسب از چیدن روش های صحیح می باشد. باید توجه داشت که آنچه برای یک نفر مناسب است می تواند برای دیگری مناسب نباشد. بنابراین روش های مجزا باید مدنظر قرار گیرند. ارگونومیک در نظر اول ممکن است آگاهی و علم جلوگیری از صدمات و ناراحتی های پیش بینی نشده معنی شود در حالی که موضوع اصلی آن پیش از بررسی وقوع ضایعه ای، تقویت راحتی و روانی عملکرد است. فراموش نباید کرد که انسان ها دارای محدودیت هستند و برای اینکه بتوان با وجود محدویتها فعالیت مناسبی داشت، شرایط محیط باید به گونه ای مناسب طراحی گردد.اهداف شناخت ارگونومیک را می توان به شرح زیر طبقه بندی کرد:
 1- برخورداری از تندرستی
 2- تقویت توانایی های بدن
 3- بالا بردن راندمان فعالیت
4- رهایی از عوارضی همچون استرس، چاقی، چشم درد، درد پشت و درد گردن و یا بیماریهایی که از صدمات کشش متمادی بوجود می آیند.
5- یافتن روشهایی برای درست انجام دادن کارهای تکراری و یا سنگین.
کلیات آرگونومیک بخشی از علوم انسانی را در برمیگیرد که در آن از انطباق وظایف، سیستم ها،محصولات و محیطها با تواناییهایی فیزیکی و فکری و محدودیتهای انسانها بحث می شود. حوزه های اصلی مرتبط با ارگونومیک عبارتند از: اطلاعات، استنباط و ادراک، روشهای کنترل، طراحی مکان کار و مهارتهای شغلی، تحلیل وظیفه، بررسی زمان و تحرک و راحتی کاربر. در مورد کاربرد ارگونومیک نیز می توان از معماری، مصارف خانگی، کابرد کامپیوتر، باغداری، بهداشت ورزش، آموزش و هوش مصنوعی نام برد. ارگونومیک نقطه تمرکز انسان را مدنظر قرار می دهد و طبیعت ارگونومیکی و دانش های موجود بر پایه سازگارسازی محیط با افراد را گردهم می آورد. این علم از اطلاعات مربوط به علوم آناتومی و فیزیولوژی برای اندازه گیری شاخصه های فیزیکی افراد و پاسخ آنها به محیط بهره می گیرد و تمرکز اصلی آن بر سلامتی و بهره وری قرار دارد. اطلاعات ارگونومیک نیز از علوم روانشناختی انسانی جمع آوری شده است.
زمینه های ادراکی و روان تنی، نگهداری اطلاعات و تصمیم گیری، محرکهای شخصی و پاسخها را مورد بررسی قرار می دهد تا از شاخصه های رفتاری و پاسخهای آگاه شده و دریابد که چگونه این موارد بر رفتار و عادات انسانی تاثیر می گذارد. برای دست یابی به سطح مناسبی از زندگی و فعالیت، زمینه های اجتماعی و سازمانی اشخاص و گروه ها نیز بعنوان ابعاد اجتماعی ارگونومیک در نظر گرفته می شود. در این بند نیز محرکها و رفتارهای مرتبط با نیازهای اشخاص و کار در گروه مدنظر این علم قرار می گیرد. همچنین برای اینکه بتوان معیارهایی بدست آورد و سطوح مناسب و مشخصه لازم محیطی را برای فعالیت های انسان تعیین کرد محیط فیزیکی را مورد مطالعه قرار می دهد. طی 20 سال گذشته صدمات ارگونومیکی بعنوان شاخص بزرگی در سلامت محل کار شناخته شده است. یک دوم تمامی صدمات و بیماریهای شغلی ناشی از فعالیت سنگین و یا حرکت متمادی است. مطالعات نشان می دهد که با در نظر گرفتن مسائل ارگونومیک می توان از صدمات ناشی از فعالیت و هزینه های بسیار زیاد مرتبط بر آن کاست.
 روشهای نظام بندی در جهت تشخیص و رفع ضایعات ارگونومیکی وجود دارد که شرکتها چه بزرگ و چه کوچک در زمان بروز مشکل به ویژه در محل کار از آن بهره گرفته و بدان عمل می کنند. عبارت «اختلالات عضلانی اسکلتی(MSD)» به شرایطی اطلاق می شود که اعصاب، تاندونها، عضلات و ساختارهای نگهدارنده بدن تحت تاثیر قرار گیرد و این اختلالات ناشی از فعالیت زمانی اتفاق می افتد که عدم تطابق بین ضروریات فیزیکی محیط و توانائیهای فیزیکی بدن انسان وجود داشته باشد. حرکتهای تکراری و کشش و رانش، بیش از 100 نوع ناراحتی در بدن ایجاد می کند و ناراحتی هایی چون پشت درد، کشش تاندونهای مچ و سندم تونل کارپال تنها تعداد معدودی از صدمات رایج فعالیت در عصر مدرن است که می توان با ملاحظات مناسب ارگونومیک از آن جلوگیری کرد. در اداراتی که از موارد و مسائل ارگونومیک تبعیت می کنند، دستورالعملهای ارگونومیکی مخصوص محل کار برای طراحی محیط کاری ارگونومیکی بکار گرفته می شوند. صندلیهای ارگونومیک که کاملا قابل تنظیم باشد برای هر کارمند تهیه می شوند و جاپائیهای ارگونومیک مناسب در صورت لزوم وجود خواهند داشت. از طرف دیگر نورپردازی بگونه ای است که لامپهای موجود باعث خیرگی مستقیم و یا غیرمستقیم چشم کارمندان نم ی گردد. صفحه نمایشها و نگهدارنده های اسناد بگونه ای طراحی می شوند که کارکنان خط مستقیمی برای میدان دید خود داشته باشند.
موس های ارگونومیکی، کی بوردهای ارگونومیکی، لوازم اداری ارگونومیکی و کاملا قابل تنظیم، کارمندان را در خط وضعیت طبیعی قرار داده و در نتیجه صدمات کاری (عضلانی اسکلتی) ناشی از عدم لحاظ موارد ارگونومیک را از بین می برند.
مهندسی ارگونومیک، شغلی است که با بررسی تغییرات فیزیکی، اختلالات عضلانی اسکلتی را کاهش می دهد. ارگونومیک شاخه ای از علم است که با درک اصولی از تعامل بین انسان و عناصر دیگر سیستم، روشهای عملی مناسب را در فرضیه های متفاوت بررسی می کند و به عنوان مهندسی عوامل انسانی برای سلامتی و بهبود شریط انسان راه حل ارائه میدهد. قالب کاری متمرکز بر کابر ارگونومیک روشی خاص برای تفکر درباره افراد در کار یا زندگی است که افراد (کاربران) را در مرکز توجه قرار می دهد. همچنین روابط بین کاربر، فعالیت کاربر و محیط اطراف وی را مورد بررسی قرار می دهد. محیط اطراف نیز شامل ابزار مورد استفاده، ویژگیهای فیزیکی محیط و مفاهیم اجتماعی است. اگر تمامی این روابط را درک کنیم آنگاه می توانیم راهی را برای بهبود سازگاری بین افراد و عناصر مختلف بیابیم.
نمودار زیر به شما کمک می کند تا به این تعاملات به صورت نظام مند نگاه کنید: در نمودار مقابل، پنج عنصر توسط حلقه هایی از یکدیگر جدا شده اند، هر حلقه یک حوزه از تعامل با کاربران را نمایش می دهد. هر حلقه می تواند یک واسط کاربر نیز محسوب شود.
در ادامه این مقاله هر یک از این پنج عنصر یعنی:
 1- کاربر
2- واسط کاربر- ابزار
3- واسط کاربر- فضای کاربر
4- واسط کاربر- محیط
 5- واسط کاربر- سازمان
و منافع ناشی از لحاظ کردن ارگونومیک مورد بررسی قرار می گیرد.
کاربر برای اینکه طراحی محیط و ابزار و سایر عوامل با مرکزیت کاربر صورت بپزیرد ابتدا می باید ویژگیهای فردی و احتیاجات سایر افراد جهت لحاظ کردن موارد ارگونومیکی مشخص گردد.
بعنوان مثال طراح یک ماشین نه تنها باید راننده را در نظر بگیرد بلکه باید مسافران ماشین و افرادی که ماشین را سرویس و تعمیر خواهند کرد را نیز مدنظر قرار دهد. همچنین باید توجه داشت که افراد هر گروه می توانند کاملا متفاوت باشند. این تفاوت ها را می توان از لحاظ ویژگیهای فیزیکی (سایز بدن، قد) ویژگیهای فیزیولوژیکی (زمان عکس العمل، حافظه، مهارت) و غیره مورد بررسی قرار داد. بدین ترتیب وقتی ابزار و محل کار طراحی یا اصلاح می گردد، تفاوت های فردی باید مورد توجه قرار گیرد. واسط کاربر- ابزار این بخش شامل کلیه روابط بین کاربر و ابزاری می گردد که برای انجام یک کار استفاده می شود. چه این کار پرواز یک هواپیما باشد یا عمل ساده مسواک زدن. برای اینکه یک کار بصورتی مفید انجام شود، سه مرحله چرخه این بخش را کامل میکند. اول کاربران باید اطلاعات را از سیستم بگونه ای دریافت کنند که بتوانند آنرا فهمیده و ادارک کنند. (مرحله دریافت اطلاعات) پس از فهم اطلاعات به یک تصمیم گیری مناسب دست یابند (مرحله تصمیم) و برای تکمیل چرخه، کابر باید قادر به انجام فعالیت یا عمل مناسب باشد (مرحله عملی). این فرآیند معمولا درتمامی انواع فعالیتها رخ می دهد.

  ?  What is Ergonomic
If a product is ergonomic it is specifically designed to be comfortable and easy to use, physically and psychologically. Ergonomic products are often advertised as reducing fatigue and repetitive strain, and boosting productivity. In recent years ergonomics have been associated more and more with computer products, such as ergonomic mice and keyboards. While a standard keyboard is said to place the wrists in an unnatural position, an ergonomic keyboard is split with each half set at an angle to the other, forming a slight V-shape. A more natural posture can be maintained while resting the hands upon an ergonomic keyboard, thus facilitating a comfortable experience even for extended periods of use. However, the simple claim that a design is ergonomic doesn't necessarily make it more comfortable. There is no governing guideline for creating an ergonomic product, and research used for designs can, in some cases, be faulty. This can lead to a product that, by popular standards, is even less comfortable than its traditional counterpart. As an example, in the late 80s a backless ergonomic chair was purportedly less fatiguing. The chair was designed is an inverted S-pattern that allowed one to "kneel-sit." While it might have been technically better for posture on paper, after a short time sitting without back support, many people found it more fatiguing than a traditional chair. Most of these chairs are now made with lumbar support. According to the U.S. National Institute for Health (NIH), an ergonomic chair should have a variety of adjustable features, including seat height, tilt, adjustable arm rests, and other specific characteristics, (e.g. a "waterfall" seat pan that dips towards the floor). The NIH also emphasizes creating an ergonomic workspace and lays out guidelines for optimal monitor height, lighting, keyboard and mouse position, and so on. Along with creating a physical environment that is conducive to natural movements of the body, the NIH lists some simple exercises one can perform throughout the day, while sitting at a desk, to relieve fatigue. Aside from workspace, another area where ergonomic design figures prominently is interior automobile design. Car seats with adjustable height, seat pan tilt, and lumbar support; dashboards and consoles laid out with controls placed in intuitive locations - even the control knobs themselves are designed to be easy to use. Although any product can have some ergonomic value - ATMs, power tools, and racing bikes to name a few-as a general rule, the more continual use a product gets, the more time will go into ergonomic research in designing it. Hence, the emphasis on workspace products and automobiles. The goal of ergonomic products or environments is to interface with humans in the most natural way possible. In buying products and creating environments with ergonomic design at home and at work, one should be able to enjoy one's work or play with added ease and reduced stress
منبع : سایت مدیر یار

اخراج کردن؛ آنچه هیچ دانشگاهی یاد نمی‌دهد

مدیریت منابع انسانی

نویسنده: آندره‌هافمن
مترجم: عاطفه کردگاری

وقتی 24 سالم بود پیشنهادهای رفتن به دانشگاه‌های ‌هاروارد و برکلی را برای تحصیل در رشته معماری رد کرده و به جای آنها، یک شغل نجاری را در نانتاکت قبول کردم.

خانه‌ای که رویش کار می‌کردم متعلق به رییس یک شرکت چندملیتی معظم بود. بدون اینکه متوجه باشم وارد دنیای ساخت‌وساز خیلی مدرن و لوکس شده بودم و در عرض دو سال تا حدی پیشرفت کردم که نظارت ساخت‌و‌ساز یک عمارت بزرگ در متراژ 2600 مترمربع در زمینی بالغ بر 18000 مترمربع به من سپرده شد. حدود 5 سال طول کشید تا یک شرکت ساختمانی راه‌اندازی کنم و در طول آن 5 سال یاد گرفتم که چگونه مدیریت کنم.
مطالب این مقاله، حاصل تجربیات مهمی است که در طول مدیریت یک شرکت ساختمانی کسب کرده و سپس آنها را با مباحث آکادمیک و نیز متد مدیریتی دنیای واقعی تلفیق کرده‌ام.
ما در دانشکده‌های مدیریت، مفاهیم گزینش و سازماندهی را تدریس می‌کنیم. این فرآیند، سازماندهی ترکیب صحیحی از نیروی انسانی با فرهنگ مشترک را دنبال می‌کند که بتوانند هدف مشترکی را تعقیب کنند. همچنین چگونگی استخدام و حفظ نیروها را آموزش می‌دهیم تا مطمئن شوید که ترکیب درست و متعادلی از استعدادها جذب شده است. در عین حال، این نکته نیز گوشزد می‌شود که در بعضی مواقع، برای اینکه این تعادل را بتوانید حفظ کنید باید بعضی از نیروهایتان را اخراج کنید.
زمانی که در دوره‌های
MBA تدریس می‌کردم در مورد اخراج کردن با واژه‌های آکادمیک و سردی مانند «کوچک‌سازی»، «تعدیل» و غیره صحبت می‌کردیم، اما آیا تا به حال کسی را اخراج کرده‌اید؟ به عنوان رییس شرکت ساختمان‌سازی، این موضوع مهم‌ترین بخش کار من بود. واژه‌های فوق، شدت لازم را برای انتقال صلابت شما در زمانی که به چشمان یک نفر خیره می‌شوید تا بگویید او اخراج است، ندارند.
طرز فکر من زمانی عوض شد که 15 نفر را در عرض 12 ماه اخراج کردم. یکی از نجارها اشتباه بسیار پرهزینه‌ای را در بالکن یک اتاق خواب اصلی مرتکب شد. مچ نجار دوم را هنگامی که در حین کار مشغول نوشیدن نوشابه الکلی بود، گرفتم. سومی، نجاری بود که همیشه دیر سر کار می‌آمد و عملکردش ضعیف بود و افراد همگروه او همیشه از او شاکی بودند. آن روز در عرض 15 دقیقه هر سه نفر چک تسویه‌حسابشان را گرفتند و به آنها اعلام شد که باید شرکت را ترک کنند، اما به‌رغم وجود دلایل کاملا آشکار برای اخراج آنها، همچنان سرشار از شک و تردید بودم. بنابراین یکی از نجارهای مورد اعتماد خود به نام بنیامین را بعد از کار برای مشورت به اتاقم صدا کردم.
وقتی که او داخل اتاق شد من به یک باره همه احساساتم را بیرون ریختم. به او گفتم: «نمی‌دانم چند بار دیگر می‌توانم این کار را انجام دهم. من حتی مطمئن نیستم که آیا کار درست را انجام داده‌ام یا نه»؟
او جواب داد که «آندره تو مجبور بودی آن کار را انجام دهی، زیرا آنها صلاحیت لازم را برای انجام کارشان نداشتند.»
گفتم: «اما آنها حالا بیکار شده‌‌اند و من نمی‌توانم درباره آنها فکر نکنم.»
بنیامین ضمن تایید گفت: «راست می‌گویی حالا چند نفر بیکار شده‌‌اند و دیگر حقوق نخواهند گرفت، اما این امر در همه کارگاه‌های دیگر نیز در همه جای دنیا اتفاق می‌افتد. این مساله، اصلا تقصیر تو نیست.»
گفتم: «یعنی منظورت این است که من هیچ راه دیگری نداشتم و فقط کاری که باید انجام می‌شد را انجام داده‌ام»؟
پاسخ داد: «یه جورایی بله.»
این درد دل هم باعث نشد که احساس بهتری پیدا کنم. تصمیم اخراج این افراد را من گرفته بودم. اگر این کار را نکرده بودم آنها هنوز استخدام بودند. در فکر این بودم که نکند بقیه افرادم این ترس را داشته باشند که قصد دارم آنها را هم اخراج کنم؟
بنیامین ادامه داد که اندی «طوری رفتار می‌کنی که انگار تو این تصمیم را بدون دلیل و مستبدانه گرفته‌ای»؟
پاسخ دادم که این گونه فکر نمی‌کنم.
گفت: «تصمیم تو یک دلیل مشخص داشت. فکر نمی‌کنی افرادی که اخراج شده‌‌اند این را می‌دانند؟ و آیا فکر نمی‌کنی که افرادی که هنوز سر کار هستند نیز این را می‌دانند؟»
گفتم: «بله همان طور فکر می‌کنم، اما دوست دارم بدانم آنها چطور به این قضیه نگاه می‌کنند»؟
پاسخ داد: «آنها کسی را می‌بینند که با جان و دل تلاش می‌کند تا استانداردهای لازم را در کارش حفظ کند. فکر کردن به افرادی که اخراج کردی را متوقف کن و روی افرادی که هنوز در استخدام تو هستند متمرکز شو. آنها واقعا استحقاق توجه تو را دارند.»
سخنرانی بنیامین نقطه عطفی بود که همچون آبی روی آتش عمل نمود و وجدان مرا راحت کرد. گفتن عبارت «تو اخراجی» همیشه مشکل و دردناک خواهد بود، اما این درد زمان کمتری باقی خواهد ماند اگر تمرکز ما روی کسانی باشد که هنوز هستند نه کسانی که ترک کرده‌اند.
نظریه من پس از آن نسبت به چگونگی ساختن گروه همکار معنای تازه‌ای به خود گرفت و تصور داشتن یک گروه مداوم و همیشگی کنار گذاشته شد و جایش را به عقیده داشتن یک گروه دائما در حال تکامل داد. این به آن معنا نیست که گفتن عبارت «تو اخراجی» دیگر دردآور نیست. در حقیقت این درد هرگز نباید از بین برود. شما دارید یک رابطه را قطع می‌کنید و با این کار سختی و تنگنا را برای یک نفر به ارمغان خواهید آورد، اما مجبورید که ببینید چرا و چگونه این کار را انجام می‌دهید و این کار چه عواقبی خواهد داشت. به این موضوع پی برده‌ام که بعضی مواقع همه می‌دانستند که یک نفر مجبور به رفتن است و منتظر این بودند که من او را اخراج کنم و با اخراج آن فرد، اعضای گروه هم احساس بهتری در مورد کار کردن برای من به دست می‌آوردند. می‌دیدند که من چه استاندارد‌های بالایی دارم و از اینکه آنها نیز از آن برخوردار بودند به خود می‌بالیدند. تا زمانی که همه گروه را در یک سطح با کیفیت بالا نگه می‌داشتم و وظیفه خود را با اخراج نیروهای ناکارآمد به خوبی ایفا می‌کردم گروه هم سخت‌تر و با مباهات بیشتری کار می‌کردند.
نکته کلیدی در اینجا، جا انداختن فرهنگ کیفیت و تعصب سازمانی است. من به عنوان رییس یک شرکت مسوول بنا نهادن آن فرهنگ هم با تصمیم‌گیری روی نحوه عضویت در آن و هم با وضع قوانینی برای تداوم آن بودم. این امر خیلی بالاتر از فرآیند رسمی استخدام و آموزش دادن قرار دارد.
منبع:
Harvard Business review

امضاء دیجیتالی

چکیده

ما اکنون در حال سپری کردن عصر اطلاعات هستیم. تعداد افراد و تجارت هایی که هر روز به اینترنت ملحق می شوند به طور بی سابقه ای در حال رشد است. هر روز دسترسی به اینترنت آسان تر و سرعت آن سریع تر می شود و قیمت آن ارزانتر می شود. بسیاری از افراد میزان زیادی از وقت خود را بر روی اینترنت به تبادل اطلاعات و همچنین به تبادلات مالی می پردازند. اینترنت یک شبکه اطلاعاتی باز است. هر کسی می تواند از اینترنت استفاده کند و امکان دارد که از آن برای استخراج اطلاعات از مناطق آسیب پذیر، برای مقاصد سودجویانه و غیر قانونی استفاده کند. در جهان امروز مدیریت اسناد الکترونیکی و ارسال و دریافت اطلاعات الکترونیکی بخش بزرگی از تبلیغات و فعالیت‌های اجرایی را شامل می‌شود. هنوز انتظار می‌رود که استفاده از اطلاعات مبتنی بر کامپیوتر در سطح جهان به طرز قابل توجهی در حال گسترش ‌باشد. یکی از تکنولوژیهایی که موجب افزایش اعتماد گردیده، امضای دیجیتالی می‌باشد. این تکنیک مبتنی بر رمزنگاری باعث به رسمیت شناسی اطلاعات الکترونیکی می شود به طوری که هویت پدیدآورنده سند و جامعیت اطلاعات آن، قابل بازبینی و کنترل می‌باشد.

کلیدواژه : امضاء الکترونیک ؛ امضاء دیجیتال ؛ digital signature ؛ امضای دیجیتالی

1- مقدمه

امروزه کاغذها که حامل اصلی اطلاعات مهم بودند کم کم جای خود را به دیگر راه های تبادل اطلاعات می دهند. در واقع کاغذ دارای معایبی از قبیل انتقال آهسته و پرهزینه اسناد می‌باشد و بایگانی آنها نیز مشکلات زیادی را بوجود می آورد. به تدریچ با پیشرفت فناوری اطلاعات، تبدیل تجارت سنتی به تجارت الکترونیک، تبادل اسناد در این نوع تجارت امری فراگیر شده است. این اسناد اغلب حاوی اطلاعات حساسی مانند قراردادهای حقوقی، فن آوری های محرمانه و یا تبادلات مالی می باشند. برای ممانعت از دستبرد سارقان کامپیوتری که در فضای الکترونیکی همواره مترصد دست اندازی و خواندن مستندات می باشند لازم است این  اسناد به رمز درآورده شوند. اگر می خواهیم که اسناد ما واقعاً در امان باشند باید آنها را بصورت دیجیتالی امضاء کنیم. امضاء دیجیتالی یکی از روشهای ایمن سازی اطلاعات است که کاربردی مشابه با امضاء معمولی در معاملات دارد و یکی از روشهای معتبر حفظ امنیت در شبکه می باشد. این روش به خصوص در مساله تجارت الکترونیک که امروزه در جهان صنعت و فن آوری از طرفداران بسیاری برخوردار است، جایگاه ویژه ای دارد. 

2- امضاء دیجیتالی چیست؟

امضای دیجیتالی بر روش‌های رمزنگاری از طریق کلیدهای عمومی و خصوصی مبتنی است. در حال حاضر در کشورهای متعدد و برای کاربردهای گوناگون از صدور ایمیل گرفته تا نقل و انتقالات مالی و امضای اسناد تعهدآور همانند ابزاری که به اطلاعات روح می‌دهد مورد استفاده قرار می‌گیرد و کاربرد آن در شبکه‌های الکترونیکی به یک ضرورت تبدیل شده و در شرایطی که ایمیل‌های ارسال شده به صندوق الکترونیکی یک فرد از لحاظ امنیتی قابل تائید نیست، امضای دیجیتالی این امکان را فراهم می‌کنند تا فرد مورد نظر با اطمینان از لحاظ امنیتی تبادلات خود را انجام دهد. 

3- امضای دیجیتال امنیت چه چیزی را تامین می کند؟

  • تصدیق هویت: تصدیق هویت اطمینان از اینکه شخص یا طرفی که با آن در حال ارتباط هستیم همان کسی است که ما انتظار داریم و خودش می گوید.
  • محرمانه بودن: اطلاعات درون پیغامها و یا تبادلات محرمانه می شوند و تنها برای اشخاص دریافت کننده و ارسال کننده قابل فهم و خواندن می باشد.
  • امانت داری: اطلاعاتی که درون پیغام و یا تبادلات وجود دارد در طول مسیر به طور اتفاقی یا عمدی مورد دستبرد قرار نمی گیرند.
  • غیر قابل انکار بودن: ارسال کننده نمیتواند منکر ارسال پیام یا تبادل مالی شود و دریافت کننده هم نمیتواند منکر دریافت آن شود.  

4- روش ایجاد امضای دیجیتال

قبل از آشنائی با نحوه عملکرد یک امضای دیجیتال، لازم است در ابتدا با برخی اصطلاحات مرتبط با این موضوع بیشتر آشنا شویم:

  • کلیدها (Keys): از کلیدها به منظور ایجاد امضاهای دیجیتال استفاده می گردد. برای هر امضای دیجیتال، یک کلید عمومی و یک کلید خصوصی وجود دارد. کلید خصوصی، بخشی از کلید است که که شما از آن به منظور امضای یک پیام استفاده می نمائید. کلید خصوصی یک رمز عبور حفاظت شده بوده و نمی بایست آن را در اختیار دیگران قرار داد. کلید عمومی، بخشی از کلید است که امکان استفاده از آن برای سایر افراد وجود دارد. زمانی که کلید فوق برای یک حلقه کلید عمومی (public key ring)  و یا یک شخص خاص ارسال می گردد، آنان با استفاده از آن قادر به بررسی امضای شما خواهند بود.
  • حلقه کلید (Key Ring): شامل کلید های عمومی است. یک حلقه کلید از کلید های عمومی افرادی که برای شما کلید مربوط  به خود را ارسال نموده و یا کلیدهائی که از طریق یک سرویس دهنده کلید عمومی دریافت نموده اید، تشکیل می گردد. یک سرویس دهنده کلید عمومی شامل کلید افرادی است که امکان ارسال کلید عمومی در اختیار آنان گذاشته شده است.
  • اثر انگشت: زمانی که یک کلید تائید می گردد در حقیقت منحصربفرد بودن مجموعه ای از حروف و اعداد که اثر انگشت یک کلید را شامل می شوند تائید می گردد.
  • گواهینامه های کلید: در زمان انتخاب یک کلید از روی یک حلقه کلید، امکان مشاهده گواهینامه (مجوز) کلید وجود خواهد داشت. دراین رابطه می توان به اطلاعات متفاوتی نظیر صاحب کلید، تاریخ ایجاد و اعتبار کلید دست یافت.

به طور خلاصه برای ایجاد یک امضای دیجیتال، ابتدا امضاء کننده باید از طریق کلید عمومی امضای خود را رمزسازی کرده و سپس آن را ضمیمه پیام داده‌ای کند و برای مخاطب خویش ارسال نماید. مخاطب که اکنون پیام داده‌ای را به همراه امضای دیجیتال آن دریافت کرده، باید امضای رمزنگاری شده را که قابل فهم نیست از داده پیام‌ها جداساخته و از طریق کلید عمومی ارسال کننده، پیام را برای وی ارسال می‌کند تا خود ارسال‌ کننده با کلید خصوصی‌اش آن را رمزگشایی کند. چنانچه نتایج یکسانی حاصل شد، یعنی همان چیزی که امضاء کننده به عنوان امضای دیجیتال برای خود تعریف کرده بود هویدا شد، معلوم می‌شود که اولاً امضای مذکور به نحو صحیحی از سوی امضاءکننده ارسال شده و ثانیاً وی نمی‌تواند ادعا کند که پیام را امضاء نکرده و یا اینکه پیام تغییر یافته است.

بنابراین، به کارگیری امضای دیجیتال شامل دو فرآیند است: مرحله اول ایجاد امضاء توسط ارسال‌کننده پیام توسط کلید خصوصی‌اش است و مرحله بعد نیز شامل فرآیند چک کردن امضای دیجیتال از طریق مراجعه به پیام اصلی و استفاده از کلید عمومی ارسال کننده است. 

5- روش های تولید امضاء دیجیتالی

در طول سالها تحقیق در زمینه امنیت کامپیوتر روشها و متد های مختلفی برای امضاهای دیجیتالی ابداع شده است ولی چیزی در همه ی آنها عمومیت دارد این است که همه ی روش های تولید امضای دیجیتالی به ماهیت پیام وابسته اند. روش های زیر از مهم ترین روش های تولید امضای دیجیتالی است:

  • امضاهای دیجیتالی مبتنی بر چکیده پیام: در این روش متن پیام دست نخورده باقی می ماند و تنها یک امضای چند بایتی به آن اضافه می شود.
  • امضاهای دیجیتالی کلید متقارن: این امضاها مبتنی بر یک مرکز گواهی امضا هستند.
  • امضاهای مبتنی بر روش های رمز نگاری کلید عمومی
  • امضاهای مبتنی بر تبدیل های مستقل از سیستم های رمز نگاری

6- ویژگی‌های امضاهای دیجیتال

ویژگی‌های مهم امضاهای دیجیتال عبارتند از:

  • در تولید آنها از اطلاعاتی که به طور منحصر بفرد در اختیار امضا کننده  است استفاده می‌شود.
  • به طور خودکار و توسط رایانه تولید می‌شوند.
  • امضاء هر پیام وابسته به کلیه بیتهای پیام است و هر گونه دستکاری و تغییر در متن سند موجب مخدوش شدن امضاء پیام می‌گردد.
  • امضاء هر سندی متفاوت با امضاء اسناد دیگر است.
  • باید به راحتی قابل بررسی و تایید باشد تا از جعل و انکار احتمالی آن جلوگیری شود.

7- حملات ممکن علیه امضاهای دیجیتالی

  • حمله Key-only : در این حمله، دشمن تنها کلید عمومی امضاء‌کننده را می‌داند و بنابراین فقط توانایی بررسی صحت امضاهای پیام‌هایی را که به وی داده شده‌اند، دارد.
  • حمله Known Signature : دشمن، کلید عمومی امضاء‌کننده را می‌داند و جفت‌های پیام/امضاء که به ‌وسیله صاحب امضاء انتخاب و تولید شده ‌است را دیده است. این حمله در عمل امکان‌پذیر است و بنابراین هر روش امضایی باید در مقابل آن امن باشد.
  • حمله Chosen Message : به دشمن اجازه داده می‌شود که از امضاء‌کننده بخواهد که تعدادی از پیام‌های به انتخاب او را امضاء کند. انتخاب این پیام‌ها ممکن است به امضاهای از قبل گرفته ‌شده بستگی داشته باشد. این حمله در غالب حالات، ممکن است غیرعملی به نظر برسد، اما با پیروی از قانون احتیاط، روش امضایی که در برابر آن ایمن است، ترجیح داده می‌شود.
  • حمله Man-in-the-middle : در این حمله، شخص از موقعیت استفاده کرده در هنگام مبادله کلید عمومی، کلید عمومی خود را جایگزین کرده و برای گیرنده می‌فرستد و بدین‌گونه می‌تواند به پیام‌ها دسترسی داشته باشد بدون اینکه فرستنده و گیرنده، مطلع باشند.

امروزه امضاء نشانه‌ هویت یک فرد می‌باشد. کسی که یک نامه، رسید بانکی یا سندی را امضا می‌کند در حقیقت نشانه‌ای از خود باقی می‌گذارد که نماد هویت اوست. این نماد به گونه‌ای می‌باشد که اگرچه همگان می‌توانند آن را بشناسند، اما کسی توان تولید آن را ندارد و منحصر به یک  ‌فرد می باشد. در دنیای الکترونیک و فناوری نیز موضوع تصدیق هویت، یکی از موضوعات مهم امنیتی است. ایده‌ امضای دیجیتالی در جهان فناوری اطلاعات، همانند امضای واقعی، ابزاری مهم برای نیل به هدف تصدیق هویت وامنیت می باشد. روش ها مختلفی برای ایجاد امضاء دیجیتال وجود دارد اما آنچه که مهم است توجه به این نکته می باشد که امضاء دیجیتال موجب امنیت بیشتر در تبادل اطلاعات و از بین بردن محدودیت های رشد تجارت الکترونیک شده است. 

منبع : سایت راهکار مدیریت