برخی از مدیران معتقدند که معذرتخواهی نشانه ضعف است و آنان را از چشم کارمندان میاندازد.
در حقیقت عکس این امر صادق است. جسمامین ویست، نویسنده میگوید: «بخشش اشت...باهات دیگران راحت است، اگر آنان شاهد اشتباه شما باشند تحمل آن برایتان مشکل است.»
مدیرانی که مرتکب اشتباه میشوند و معذرتخواهی نمیکنند، از ارزششان نزد کارمندان کاسته میشود. کارمندان میدانند که هیچکس کامل نیست و برای مدیرانی که این امر را نمیپذیرند، احترامی قائل نمیشوند. مدیری که اشتباه میکند و آن را نمیپذیرد، نادان است یا ترسو؟ کارمندی در پاسخ به این سؤال میگوید: «شک دارم، مدیر اشتباهش را بپذیرد، برای کسی که برای شما ارزش قائل نیست، خیلی سخت است احترام قائل شوید.» البته منظورم این نیست که به گناهان خود اعتراف کنید، بلکه اشتباه خود را بپذیرید و صادقانه معذرتخواهی کنید.
در ژاپن :
اگر یک نفر می تواند کاری را انجام دهد، تو هم می توانی آن را انجام دهی.
اگر هیچ کس نمی تواند کاری را انجام دهد، تو باید آن را انجام دهی.
در ایران :
اگر کسی می تواند کاری را انجام دهد، اجازه بده آن را انجام دهد.
اگر کسی نمی تواند کاری را انجام دهد، چرا ما وقتمان را برای آن تلف کنیم !؟
بر اساس تحقیقات دکتر ادوارد دوبونو (محقق برجسته در زمینه تفکر خلاق)، مغز ما بر اساس مکانیزم خودسازمان ده عمل می کند یعنی بر اساس اطلاعات و درکی که از گذشته در آن ذخیره شده، اطلاعات جدید را پردازش می کند. به عنوان مثال اگر بر روی یک سطح شیبدار از ژله، یک قاشق آب جوش بریزیم، شیارهایی را در سطح ژله ایجاد کرده و به پایین سرازیر می شود. حال اگر یک قاشق دیگر آب جوش بریزیم، از همان شیارهای قبلی سرازیر شده که منجر به عمیق تر شدن شیارها می شود. در مغز نیز چنین حالتی وجود دارد. یعنی مغز اطلاعات جدید را به گونه ای تحلیل می کند که بر اساس عقاید و نگرش های موجود بوده که نتیجه آن مستحکم تر شدن عقاید موجود است. از این رو وقتی به ایده ها و تجربیات نو می رسیم که بتوانیم قالب های موجود ذهنی مان را بشکنیم .
این مکانیزم مغز برای ثبات پیشرفت انسان مفید و ضروری است اما از طرف دیگر جلوی خلاقیت را می گیرد. اما برای جلوگیری از نکات منفی این مکانیزم چه باید کرد؟ اولین تدبیر، کنار گذاشت قضاوت (غیر ضروری) است. از این رو کافی است وقتی با وقایع یا ایده های جدید روبرو می شویم، به جای آنکه آن را تایید یا رد کنیم، به مشاهده بیطرفانه آن بپردازیم یا اینکه به جای گفتن بله یا خیر، بگوئیم: عجب. این می تواند شکلی از حیرت باشد
راه دیگر شکستن قالب های ذهنی، کنجکاوی است. ذهنی که قالب گرفته، فقط به چیزهایی توجه می کند که با عقاید و نگرش هایش، هم راستا باشد. اما وقتی توجه خود را به هرچه که با آن مواجه می شویم جلب کنیم، ذهن بین این موضوع و عقاید موجود رابطه ای برقرار می کند که این می تواند منجر به نرم شدن و شکست قالب های ذهنی گردد.
بازاریابی اینترنتی به استفاده از اینترنت جهت انجام تبلیغات، فروش کالا و خدمات اطلاق می گردد. این بازاریابی نوعاً بر اصل “پرداخت به ازای هر کلیک” استوار است و شامل آگهی های تبلیغاتی موجود در سایت ها، ایمیل هایی که برای معرفی محصولات ارسال میشود، آگهی های متحرک و جذاب گرافیکی، تبلیغ در موتورهای جستجو، تبلیغات در وبلاگهای مختلف و مقالات تبلیغاتی می باشد.
تعریف
بازاریابی اینترنتی بخشی از تجارت الکترونیک است که مدیریت اطلاعات، روابط عمومی، خدمات مشتریان و بخش فروش را در بر دارد. به طور کلی تجارت الکترونیک و بازاریابی اینترنتی از زمانی که دسترسی به اینترنت به صورت گسترده برای عموم مردم فراهم شد، رواج یافته است.
در حال حاضر بیش از یک سوم مصرف کنندگان خانگی در آمریکا و بسیاری از نقاط اروپا که به شبکه اینترنت دسترسی دارند، خریدهای خود را به صورت اینترنتی انجام می دهند. این روش برای شرکت هایی که مایلند فعالیت های از راه دور خود را گسترش دهند و اصطلاحا آنرا به تجارت آنلاین تبدیل نمایند نیز ثمربخش است.
تاریخچه
آغاز بازاریابی اینترنتی به اوایل دهه ۹۰ برمی گردد، در آن زمان وب سایت ها اطلاعات خود را به روشی بسیار ساده و تنها با استفاده از فایل های متنی ارائه می دادند، به تدریج گرافیک و در پی آن تبلیغات تصویری به سایت های مختلف افزوده شد. آخرین قدم در این زمینه تکامل تجارت آنلاین و به کارگیری اینترنت جهت سرعت بخشیدن به فروش کالا و خدمات است
اعتبار اسنادی تعهدی از بانک است که به خریدار و فروشنده داده می شود.
تعهد می شود که میزان پرداختی خریدار به فروشنده بموقع و با مبلغ صحیح به دست فروشنده خواهد رسید.هرگاه که خریدار قادر به پرداخت مبلغ خرید نباشد، بانک موظف است باقیمانده یا تمام مبلغ خرید را بپردازد.اعتبارات اسنادی اغلب در معاملات بین المللی به منظور اطمینان از دریافت مبالغ پرداختی مورد استفاده قرار می گیرد
بدلیل ماهیت معاملات بین المللی که شامل عواملی همچون مسافت و تفاوت قوانین کشورهاو ...، اعتبارات اسنادی یک جنبه بسیار مهم در تجارت بین المللی شده است. بانک همچنین به نیابت از خریدار که نگهدارنده اعتبارات اسنادی است تا زمان در یافت تائیدیه که کالاهای خریداری شده حمل شده اند وجه را پرداخت نخواهد کرد.
ادامه مطلب ...
سازمان هر شرکت مشابه انسان ، موجودی پویا و زنده است و پیش نیاز
انجام هر درمان و بهبود در بدن، انجام آزمایش های کاملی از وضعیت بدن انسان است
هرچه دقت این آزمایش ها بیشتر و دقیق تر باشد بهبود ها و فرآیند درمان مؤثرتر خواهد
بود.
نقطه شروع هر تغییر و بهبودی ، درک و شناخت کامل از وضعیت موجود و
پیداکردن مشکلات آن است که با عنوان عارضه خوانده می شود . با انجام این فرآیند سعی
دریافتن معضلات و تنگناهائی داریم که ممکن است بعنوان سدی مانع حرکت سازمان در مسیر
رشد باشد .
لذا با انجام فرآیند عارضه یابی سازمانی به مشکلات و امراض سازمان
پی برده و سپس با تعریف پروژه های بهبود قدم اول را برای آماده سازی خود در مسیر
رشد و تعالی بردارند.
عارضه یابی بعنوان یکی از ابزارهای اولیه و مفید برای
سازمانهائی است که در اندیشه تعالی بوده و سعی دارند در این راه قدم بگذارند .
اصولاً سازمانی متعالی است که کیفیت خروجی های آن مورد رضایت مشتریان ، مصرف
کنندگان ، کارکنان ، سهامداران ، تأمین کنندگان کالا و خدمات و جامعه قرار گیرد .
عارضه یابی سازمان در دو سطح انجام می شود :
1- عارضه یابی سریع وسطحی
2- عارضه یابی دقیق و تفصیلی
در عارضه یابی سریع و سطحی که از راههای
مصاحبه، پرسشنامه ، بازدید و مطالعه مستندات جمع آوری شده و سپس محاسبات لازم برای
محاسبه شاخص های بهره وری و سودآوری سازمان انجام می شود سپس ارتباط اطلاعات با
یکدیگر و وضعیت شاخصهای مختلف مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و جایگاه شرکت درمحیط
بیرونی نیز مورد ارزیابی قرار می گیرد و در نهایت عملکرد سازمان مورد قضاوت قرار
گرفته و در این مرحله ضرورت انجام بررسی دقیق و عمیق تر نیز تصمیم گیری می شود.
در عارضه یابی دقیق و تفصیلی نیز پس از تصویب پروژه عارضه یابی شامل فرآیند ذیل
می باشد :
1- بررسی مأموریت ، چشم انداز ، اهداف و استراتژی های سازمان
2-
بررسی ساختار،سیستم های اطلاعاتی ، فرآیندها و نتایج آن
3- تحلیل نتایج بررسی
ها و ارزیابی ها و جمع بندی و نتیجه گیری
4- تعیین نقاط قوت و ضعف
5- تعیین
حوزه های کلیدی بهبود با توجه به مشکلات اولویت بندی شده و ارائه راهکارهای بهبود
6- تدوین گزارش
حال با توجه به چارچوب فوق بطور کلی مراحل انجام
عارضه یابی بشرح ذیل است :
1- طرح موضوع و بیان مسئله یا مسائل سازمان
2-
کسب موافقت مدیریت ارشد شرکت برای اجرای پروژه عارضه یابی
3- انتخاب مشاورین با
تجربه که فعالیتهای قبلی آنها در صنعت مربوطه باشد.
4- تشکیل تیم عارضه یابی
بمنظورایجاد تفاهم و کسب حمایت و همکاری مدیران
5- انجام آموزشهای اولیه ،
توجیه و ایجاد اعتقاد در مدیران و سایر اعضاء
6- تهیه برنامه و انجام عارضه
یابی
7- ارائه راهکار بهبود
8- تدوین و ارائه گزارش
ولی نکات ارزشی
حاصل از ارزیابی منوط به پرسشنامه های اساسی است که در رابطه با اثر بخشی (انجام
کارهای درست) ، کارآئی (انجام درست کارها) ، بهره وری ( انجام درست کارهای درست ) ،
نوآوری ، قابلیت انعطاف ، کیفیت کاری شرکت ، سودآوری ، کیفیت تولیدات ، مسئولیت
اجتماعی که در مراحل مختلف بررسی سازمان مورد پرسش قرار گرفته و بابررسی نتایج
عملکرد حوزه های مختلف سازمان تهیه می شود ، می باشد.
منبع : وبلاگ سیب سبز
گاهی اوقات مذاکره کردن آسان است، اما برخی اوقات نیز که با عدم اطمینان بالایی مواجه هستیم، مذاکره کردن میتواند کار دشواری باشد. ما میخواهیم درباره نکاتی در زمینه مذاکره موثر صحبت کنیم که به شما کمک میکنند با مشتریان، همکاران و رییس خود موثرتر همکاری کنید. این نکات همچنین برای شرایط دیگر و تعاملهای بین فردی نیز صادق هستند.
مروری بر فرآیند مذاکره
مذاکره فرآیندی است که در آن دو یا چند دسته با خواستهها و اهدافی متفاوت به دنبال یافتن راهی قابل قبول برای موضوع مورد بحث هستند. از آنجا که مذاکره فرآیندی میان فردی است، شرایط مختلف در هر مذاکره متفاوت است و مواردی نظیر مهارتها، گرایشها و سبکهای هر دسته بر آن تاثیر میگذارد. گاهی اوقات به مذاکره به عنوان فرآیندی ناخوشایند نگریسته میشود، چراکه مذاکره به معنی درگیری است، اما مذاکره نباید در دستهبندی احساسات بد و یا رفتار خشمگینانه قرار گیرد. درک بیشتر از فرآیند مذاکره این اجازه را به ما میدهد که مذاکراتمان را با اعتماد سازماندهی کنیم و احتمال نتایج مثبت برای هر دو جناح را افزایش دهیم.
محدودیتهایی که بر سر راه مذاکره موفق قرار میگیرند:
نگریستن به فرآیند مذاکره به عنوان جایگاهی برای رویارویی
مذاکره نباید رویارویی باشد. در واقع یک مذاکره موثر به عنوان فرآیندی شناخته میشود که در آن دستههای مختلف با هم همکاری میکنند تا راهحلی پیدا کنند، نه اینکه هر کدام برای بردن مسابقه و دستیابی به خواستهها، تلاش کنند. به یاد داشته باشید که گرایش شما در مذاکره (به عنوان مثال گرایش دوستانه و یا خصمانه) نوع تعامل شما را مشخص خواهد کرد. اگر گرایش شما بر اساس رویارویی و درگیری شکل گرفته باشد، باید منتظر دعوا باشید.
تلاش برای بردن به هر قیمتی
اگر شما برنده باشید، باید بازندهای نیز وجود داشته باشد و این موضوع ممکن است سبب بروز مشکلات بیشتری در آینده شود. بهترین رویکرد در مذاکره تلاش برای پیدا کردن راهحلی است که در آن هر دو جناح پیروز باشند.
احساسی شدن
احساسی شدن در جریان مذاکره امری طبیعی و البته مهم است. با این وجود، هر چه احساسیتر شویم، کمتر قادر خواهیم بود که رفتار خود را در مسیر سازنده بودن پیش ببریم. کنترل کردن احساسات امری بسیار مهم است.
عدم تلاش برای درک نفر مقابل
از آنجایی که ما به دنبال یافتن راهحلی پذیرفتنی برای هر دو جناح هستیم، باید خواستههای طرف مقابل را نیز درک کنیم. اگر خواستهها و نیازهای طرف مقابل را ندانیم، قادر نخواهیم بود که به صورت مناسب مذاکره کنیم. گاهی اوقات هنگامی که برای درک خواستههای طرف مقابل زمان صرف میکنیم، درمییابیم که اختلافات قابل توجهی وجود ندارد.
تمرکز کردن روی شخصیتها و نه روی مشکلات
ما تمایل داریم در مواردی که از طرف مقابل مذاکره خوشمان نمیآید، با تمرکز روی منفور بودن فرد در نظرمان، تمایلی به پیش بردن فرآیند مذکره از خود نشان ندهیم. زمانی که این اتفاق بیفتد، مذاکره موثر غیرممکن است. بسیار مهم است که روی موضوع تاکید کنیم و مخالفتها و ناسازگاریهایمان را کنار بگذاریم.
مقصر دانستن طرف مقابل
در هر کشمکش یا مذاکره، هر یک از طرفهای مذاکره در بهتر یا بدتر شدن اوضاع سهیماند. اگر فرد مقابل را در به وجود آمدن شرایط ناخوشایند مقصر معرفی کنید، موقعیت بدی ایجاد کردهاید. اگر مسوولیت مشکل ایجاد شده را بر عهده بگیرید، روح همکاری را پرورش خواهید داد.
برخی نکات مهم در مذاکره
پرسش درباره رویکرد و تفکرات دیگران
در فرآیند مذاکره از سوالاتی استفاده کنید تا دریابید که دغدغهها و نیازهای دیگران کدامند. مثالهایی برای چنین تلاشهایی عبارتند از: از دست من چه کمکی برمیآید؟یا نظرتان درباره پیشنهاد من چیست؟
زمانی که به اظهارنظرها و دغدغههای دیگران گوش میدهید، واکنش نشان دهید تا مطمئن شوند که درست شنیدهاید.
به عنوان مثال: «اگر درست برداشت کرده باشم، شما میخواهید اطمینان حاصل کنید که تلفنها در هنگام صرف ناهار پاسخ داده میشوند. درست میگویم؟»
خواستههای خود را بیان کنید
دیگران باید بدانند که شما چه خواستههایی دارید. مهم است که علاوه بر ذکر خواستههایتان، علت چنین خواستههایی را نیز بیان کنید. گاهی اوقات ممکن است مخالفتها در روش حل مشکل باشند، نه درباره هدف کلی.
پیشاپیش گزینههایی را آماده کنید
قبل از آنکه وارد مذاکره شوید، گزینههایی آماده کنید تا اگر راهحل ترجیحی شما مورد قبول واقع نشود، بتوانید آنها را پیشنهاد کنید. پیشبینی کنید که چرا ممکن است دیگران در مقابل پیشنهاد شما مقاومت کرده و برای مقابله با گزینههای دیگر آماده شوند.
مشاجره و استدلال نکنید
مذاکره پیدا کردن راهحل است، اما استدلال کردن تلاشی است در راستای اثبات اینکه دیگران اشتباه میکنند. ما میدانیم هنگامی که مذاکره جای خود را به تلاش طرفین برای اثبات اشتباه کردن طرف مقابل بدهد، هیچ پیشرفتی حاصل نمیشود. زمان خود را با استدلال کردن تلف نکنید. اگر با چیزی مخالف هستید، مخالفت خود را به آرامی، اما قاطعانه بیان کنید. خود را درگیر منازعات قدرت نکنید.
زمانبندی را در نظر بگیرید
زمانهای خوب و بدی برای مذاکره وجود دارد. زمانهای بد شامل موقعیتهایی هستند که در آنها: در هر یک از طرفین میزان آشفتگی بالا باشد، هر یک از طرفین درگیر مسائل دیگر باشند و میزان استرس زیاد باشد.
مذاکرات را در زمان مناسب انجام دهید تا از این مشکلات دوری کنید. اگر در حین مذاکرات چنین مشکلاتی ظهور کنند، یک دوره استراحت یا برنامهریزی مجدد میتواند مفید باشد.
نتیجهگیری
مذاکره یک فرآیند پیچیده است، اما ارزش خوب یاد گرفتن را نیز دارد. اگر به یاد داشته باشید که مسوولیت موفقیت یا شکست مذاکرات را بر عهده دارید و اگر نکات ذکر شده در این مقاله را رعایت کنید، فرآیند مذاکره آسانتر به نظرتان خواهد رسید.
مترجم: محمدحسین رفعتنژاد
"چندی پیش در جلسهای یکی از حاضرین خاطره جالبی از سفرش به ژاپن نقل کرد. این خاطره شاید یکی از دلایلی باشد که نشان می دهد چرا ژاپن درحال پشت سرگذاشتن همه قدرتهای صنعتی در دنیا است.
وی گفت: ژاپن که بودم یه روز دوشنبه که داشتم سر کار میرفتم، دیدم خیابون شلوغ و پر از پلیسه؛ وضع غیرعادی بود. کمی پرس و جو کردم؛ معلوم شد کسی خودکشی کرده. البته اینقدر تو ژاپن خودکشی زیاد بود که خیلی جای تعجب نداشت. پرسیدم: چرا طرف خودکشی کرده؟ فهمیدم او مهندس پیمانکار یه ساختمان بوده و قرار بوده روز جمعه ساختمان رو طبق قرارداد تحویل صاحبش بده.
روز جمعه ساختمان کارش تموم نمی شه و این مهندس پیمانکار، از صاحب ساختمان دو روز شنبه و یکشنبه رو مهلت میخواد که ساختمان رو ساعت هشت روز دوشنبه اول روز کاری بهش تحویل بده. تو این ۴۸ ساعت مهندس و تیمش هر کاری میکنند نمیتوانند کارهای نیمه تمام ساختمان رو تمام کنند و ساختمان رو آماده تحویل کنند.
روز دوشنبه که صاحب ساختمان برای تحویل خونه میاد با جسد حلق آویز شده مهندس پیمانکار مواجه میشه...
حالا نکته جالبش می دونی واسه من چی بود؟ این ساختمان فقط نصب پریز برق و نظافتش مونده بود! به دوستان ژاپنی به تعجب میگفتم این چه آدمی بود، خب چرا خودکشی کرده برای همچین موضوع کوچکی. این دیگه خودکشی نداره که. آنها با دهان باز نگاه میکردند و میگفتند خودکشی نداره؟ این آدم آینده شغلیاش به پایان رسیده بود. دو بار زیر قولش زده بود و دیگه کسی بهش کار نمی داد."
چقدر بین ما و آنها تفاوت هست...
منبع : وبلاگ مدیریت منابع انسانی
ما در روز صدها تصمیم میگیریم که نقش بسیار مهمی در زندگی ما دارند. این تصمیمات هستند که باعث پیشرفت یا شکستمان میشوند. اما آیا تصمیمات درستی میگیریم؟ تصمیماتی که تاثیر مثبت بسیار شگرفی بر احساس ما درمورد این که ما که هستیم، زمانمان را چطور صرف میکنیم، درمورد رشد و پیشرفت کارمان و تغییری که در دنیا ایجاد میکنیم، دارند. اگر نمیدانید چطور تغییر مثبتی در زندگیتان ایجاد کنید و حتی در مواقع آشفتگی و هرج و مرج هم تصمیمات درستی اتخاذ کنید، ٥ نکته زیر را به دقت مرور کنید:
١) در زمان حال بمانید.
در زمانهای پرمشغله فکرمان جلوتر از بدنمان حرکت میکند. اینجاست که خیلی چیزها فراموشمان میشود، تصادفات و سوءتفاهمات اتفاق میافتند، دچار سردرگمی میشویم و زمانمان هدر میرود. ذهنتان را به زمان حال برگردانید. درست روی همان کاری که همان موقع میخواهید انجام دهید تمرکز کنید.
٢) انتخابهایتان را بررسی کنید.
اگر انتخابی پیش رویتان نمیبینید، از دیگران کمک بگیرید. برای پیدا کردن جواب درست از خودتان سوالات درون نگرانه بپرسید تا همه چیز برایتان شفاف شود. در زیر به چند نمونه از این سوالات اشاره میکنیم:
ـ آیا این انتخاب من را به سوی آیندهای بهتر سوق میدهد یا همچنان در گذشته نگهم میدارد؟
ـ آیا این انتخاب دستاوردهای طولانی مدت برایم دارد یا فقط سود کوتاه مدت نصیبم میکند؟
ـ آیا به خاطر خودم این تصمیم را میگیرم یا فقط میخواهم دیگران را خوشحال کنم؟
٣) به بصیرت خود گوش کنید.
آیا این تصمیم از روحم نشات میگیرد یا نفسم؟ آیا ناشی از قوه ذهنم است یا دلم؟ این سطح هوشیاریتان را بالا میبرد شما را از تحت کنترل بودن به اعتماد میرساند. زمزمههای تحلیلگرایانه ذهنتان را وقتی پیام اصلی را گرفتید ساکت کنید و آن وقت خواهید فهمید که بصیرتتان هیچوقت اشتباه نمیکند.
٤) جوانی را از سر بگیرید.
لحظهای آرام بایستید، نفس عمیق بکشید و گوش کنید، آرامش بگیرید و دوباره جوان شوید. ازآنجا که ظرفیت انرژِی ما با استفاده بیش از حد یا استفاده کم از بین میرود، باید مصرف انرژیمان را با تجدید انرژی مداوم متوازن کنیم. با شادابی و تازگی تصمیم بگیرید نه با خستگی.
٥) درمورد مسائل مهم جسورانه عمل کنید.
وقتی متوجه شدید که تصمیم درست نیازمند عملی جسورانه است، مطمئن باشید که از عهده آن بر میآیید. تصمیمات درست همیشه تصمیمات سادهای نیستند.
تغییر شگرفی که در زندگی و کارتان ایجاد میشود را تجسم کنید. راهکارهایی که برایتان عنوان کردیم را امتحان کنید تا تصمیمات بهتری برای بهبود زندگیتان بگیرید.